غزل شمارهٔ ۶۳۱۴
سخن ز مهر و وفا با تو بی وفا گفتن
بود به گوش گران حرف بی صدا گفتن
نه آنچنان تو به بیگانگی برآمده ای
که در لباس توان حرف آشنا گفتن
به داد من برس ای کافر خداناترس
که مانده شد نفسم از خدا خدا گفتن
ترحم است بر آن بی زبان بزم وصال
که یک سخن نتواند به مدعا گفتن
شکایتی که ز گفتن یکی هزار شود
هزار بار به از گفتن است نا گفتن
تسلی از دو لبش چون شوم به یک دشنام؟
که تلخ، قند مکرر شود ز وا گفتن
دل گرفته شود باز از هواخواهان
خوش است غنچه صفت راز با صبا گفتن
پناه گیر به دارالامان خاموشی
ترا که نیست میسر سخن بجا گفتن
چه حاجت است به اجماع، جود خالص را؟
برای نام بود خلق را صلا گفتن
به شیشه خانه عمر خودست سنگ زدن
ز ممسکی سخن سخت با گدا گفتن
ازان شکسته شود نفس وزین شود مغرور
هجای خلق بود بهتر از ثنا گفتن
چگونه نسبت درویش به مه کنم صائب؟
مرا زبان چو نگردد به ناسزا گفتن
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سخن ز مهر و وفا با تو بی وفا گفتن
بود به گوش گران حرف بی صدا گفتن
هوش مصنوعی: حرف زدن درباره محبت و وفاداری با کسی که بیوفاست، مثل این است که به کسی که نمیخواهد بشنود، کلمات بیصدا بگوییم.
نه آنچنان تو به بیگانگی برآمده ای
که در لباس توان حرف آشنا گفتن
هوش مصنوعی: تو آنقدر از زندگی و انسانیت فاصله گرفتهای که حتی توانایی حرف زدن به زبانی آشنا و صمیمی را هم از دست دادهای.
به داد من برس ای کافر خداناترس
که مانده شد نفسم از خدا خدا گفتن
هوش مصنوعی: ای خدا ناشناخته و بیمذهبی، به فریادم برس! دیگر نمیتوانم در حالی که فقط در حال گفتن نام خدا هستم نفس بکشم.
ترحم است بر آن بی زبان بزم وصال
که یک سخن نتواند به مدعا گفتن
هوش مصنوعی: رحمتی است بر آن کسی که در جشن محبت بیصداست و نمیتواند یک کلمه به خواستهاش بگوید.
شکایتی که ز گفتن یکی هزار شود
هزار بار به از گفتن است نا گفتن
هوش مصنوعی: اگر شکایتی به دیگران بگویی، ممکن است آن موضوع به شدت بزرگ شود و به هزاران مشکل تبدیل گردد. اما اگر آن را ناگفته باقی بگذاری و از بیانش صرفنظر کنی، بهتر است. در واقع، نادیده گرفتن برخی مسائل میتواند به حفظ آرامش و کاهش دردسرها منجر شود.
تسلی از دو لبش چون شوم به یک دشنام؟
که تلخ، قند مکرر شود ز وا گفتن
هوش مصنوعی: چگونه میتوان با یک بد و بیراه، از دو لب او تسلی یابم؟ که حتی تلخی یک دشنام هم میتواند از بیان او شیرین و دلنواز شود.
دل گرفته شود باز از هواخواهان
خوش است غنچه صفت راز با صبا گفتن
هوش مصنوعی: دل انسان دوباره ناراحت میشود از کسانی که به او محبت میکنند. این خوب است که مانند غنچه، رازهایی را با نسیم به اشتراک بگذاریم.
پناه گیر به دارالامان خاموشی
ترا که نیست میسر سخن بجا گفتن
هوش مصنوعی: به آرامش و سکون پناه ببر، زیرا در اینجا امکان بیان کردن سخنان مناسب وجود ندارد.
چه حاجت است به اجماع، جود خالص را؟
برای نام بود خلق را صلا گفتن
هوش مصنوعی: نیازی به توافق دیگران نیست؛ بخشندگی بینظیر خود را نشان ده. سخن گفتن از نام و مقام تنها برای جلب توجه مردم است.
به شیشه خانه عمر خودست سنگ زدن
ز ممسکی سخن سخت با گدا گفتن
هوش مصنوعی: به داخل خانهی عمر خود با سنگ پرتاب کردن، مثل این است که با کسی که تواناییاش محدود است، به زبان تند و خشن سخن بگویی.
ازان شکسته شود نفس وزین شود مغرور
هجای خلق بود بهتر از ثنا گفتن
هوش مصنوعی: نفس آدمی وقتی آسیب ببیند و خودش را محدود کند، از غرور و فریفتگی دور میشود. بهتر است که انسان به جای تعریف و تمجید از دیگران، به حقیقت خود و دیگران بپردازد.
چگونه نسبت درویش به مه کنم صائب؟
مرا زبان چو نگردد به ناسزا گفتن
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به درویش بیاحترامی کنم، وقتی که زبان من نمیچرخد که به بدگویی بپردازد؟
حاشیه ها
1398/04/07 18:07
صنم
با سلام
امکان داره یکی از صاحب نظران لطف کنند و حرف بی صدا گفتن رو توضیح بدن لطفن؟
به معنی گفتن چیزی با حرکت دادن لب ها و بدون صدا میتونه باشه؟
پیشاپیش تشکر
1398/04/07 21:07
m
صنم بانو
به معنای ” یاسین به گوش خَر خواندن “ است

صائب