غزل شمارهٔ ۶۳۰۷
صدای پا نبود در خرام درویشان
زمین به خواب رود زیر گام درویشان
چو نی اگر چه بود خشک، کام درویشان
شکر به تنگ بود در کلام درویشان
چه لذت است که بادست پخت بی برگی است
نمکچش است سراسر طعام درویشان
اگر ز سنگ حوادث شود هلال هلال
صدا بلند نگردد ز جام درویشان
که می تواند وصف تمام ایشان کرد؟
به از تمام جهان، ناتمام درویشان
ز روستای طمع رخت برده اند برون
مساز روی ترش از سلام درویشان
میان مور و سلیمان تفاوتی ننهد
چو سفره باز کند فیض عام درویشان
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صدای پا نبود در خرام درویشان
زمین به خواب رود زیر گام درویشان
هوش مصنوعی: صدای پا در حرکت درویشان به گوش نمیرسد و زمین به خواب میرود زیر قدمهای آنها.
چو نی اگر چه بود خشک، کام درویشان
شکر به تنگ بود در کلام درویشان
هوش مصنوعی: اگرچه نی خشک است، اما وقتی درویشان صحبت میکنند، شیرینی کلام آنها همیشه در دلها است.
چه لذت است که بادست پخت بی برگی است
نمکچش است سراسر طعام درویشان
هوش مصنوعی: چه لذتی دارد که غذایی که بدون چاشنی و نمکی درست شده، برای افراد نیازمند و بیپناه به کام بیافتد.
اگر ز سنگ حوادث شود هلال هلال
صدا بلند نگردد ز جام درویشان
هوش مصنوعی: اگر مشکلات و سختیها مانند سنگ سخت شوند و چهرهای زیبا و روشن نداشته باشند، صدایی از جام درویشان بلند نمیشود. یعنی وقتی شرایط دشوار باشد، نشانههای شادابی و خوشی به راحتی ظهور نمیکنند.
که می تواند وصف تمام ایشان کرد؟
به از تمام جهان، ناتمام درویشان
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند بهطور کامل توصیف تمام ویژگیهای آنها را ارائه دهد. در میان تمامی دنیا، درویشان ناتمام و ناقص هستند.
ز روستای طمع رخت برده اند برون
مساز روی ترش از سلام درویشان
هوش مصنوعی: از روستای طمع شما را بیرون کردهاند. پس چهرهتان را از سلام درویشان درهم نکنید.
میان مور و سلیمان تفاوتی ننهد
چو سفره باز کند فیض عام درویشان
هوش مصنوعی: وقتی سفرهای از نعمتها گشوده میشود، تفاوتی میان انسانهای بزرگ و کوچک نیست و همه از آن فیض بهرهمند میشوند.

صائب