گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۰۴

به شکر این که نه ای، ای صراحی از دوران
به پای خم برسان سجده ای ز مخموران
ز لاف دیده وری بی بصر به چاه افتد
فزاید از ره نارفته کوری کوران
ز مال، تلخی حسرت بود نصیب حریص
ز نوش خویش بود نیش رزق زنبوران
همین بس آفت نخوت که در زمان حیات
ز سرکشی علف دوزخند مغروران
به روزگار خط امیدهاست عاشق را
که وقت شام بود صبح عید مزدوران
خط تو در دل من حشر آرزوها کرد
که در بهار برآیند از زمین موران
حجاب نیست ز ارباب عقل مجنون را
نمی کشند خجالت ز بی بصر عوران
دلم ز ناخن دخل حسود می لرزد
چنان که از نگه خیره روی مستوران
ز قرب مردم دنیا کناره کن صائب
که دل سیاه کند صحبت خدادوران

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به شکر این که نه ای، ای صراحی از دوران
به پای خم برسان سجده ای ز مخموران
هوش مصنوعی: این شعر به قدردانی و شکرگزاری اشاره دارد، به ویژه از شخص یا چیزی که به شاعر کمک می‌کند تا به حالت خوشحالی و سرخوشی دست یابد. صراحی به معنای ظرف شراب است و به نوعی می‌تواند نماد زندگی خوش و لذت‌بخش باشد. شاعر از این ظرف می‌خواهد که با احترام و سجده‌ای به سمت کسانی که در حالت سرخوشی هستند، خم شود. در کل، این بیان، علاوه بر احساس شکرگزاری، به اهمیت لذت‌های زندگی و احترام به لحظات خوش نیز اشاره دارد.
ز لاف دیده وری بی بصر به چاه افتد
فزاید از ره نارفته کوری کوران
هوش مصنوعی: چشم بر هم زدن در پی حرف‌های توخالی و بی‌پایه، ممکن است کسی گرفتار مشکلات بزرگی شود. نابینایان با فریب‌هایی که می‌زنند، به بی‌راهه می‌روند و در نهایت به خطرات بیشتری دچار می‌شوند.
ز مال، تلخی حسرت بود نصیب حریص
ز نوش خویش بود نیش رزق زنبوران
هوش مصنوعی: کسانی که به مال و ثروت حریصند، تنها تلخی حسرت را به دست می‌آورند؛ زیرا عیش و نوش آن‌ها در واقع مانند نیش زنبوران است که در عوض بهره‌برداری از شیرینی، به آن‌ها زهر و درد می‌دهد.
همین بس آفت نخوت که در زمان حیات
ز سرکشی علف دوزخند مغروران
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که خودبینی و تکبر در زندگی باعث می‌شود که آدمی از مشکلات و عواقب منفی غافل شود. در واقع، افرادی که مغرور هستند، به همان اندازه که از زندگی لذت می‌برند، در واقع در خطر و عواقب ناخوشایند نیز غرق می‌شوند.
به روزگار خط امیدهاست عاشق را
که وقت شام بود صبح عید مزدوران
هوش مصنوعی: در این زمان، دل عاشق به امید تغییرات است، چون در حالی که شب نزدیک می‌شود، عید نزدیک مزدوران نیز به نظر می‌رسد.
خط تو در دل من حشر آرزوها کرد
که در بهار برآیند از زمین موران
هوش مصنوعی: نقش زیبای تو در دلم باعث شد که آرزوهای زیادی زنده شوند و مانند گل‌هایی که در بهار از زمین می‌رویند، زندگی پیدا کنند.
حجاب نیست ز ارباب عقل مجنون را
نمی کشند خجالت ز بی بصر عوران
هوش مصنوعی: عقل به افراد با فهم و خرد اجازه می‌دهد تا به راحتی از موانع عبور کنند، اما مجنون را که در زمره این افراد نیست، به حال خود رها می‌کنند. در واقع، کسانی که بصیرت ندارند، نیازی به شرم و حیا احساس نمی‌کنند و به همین دلیل نمی‌توانند درک درستی از مسائل پیدا کنند.
دلم ز ناخن دخل حسود می لرزد
چنان که از نگه خیره روی مستوران
هوش مصنوعی: دل من از ناخن‌های حسود به تپش افتاده است، مانند زمانی که از نگاه خیره و وسوسه‌انگیز کسانی که پوشیده و مست هستند، ترس و لرز برمیدارد.
ز قرب مردم دنیا کناره کن صائب
که دل سیاه کند صحبت خدادوران
هوش مصنوعی: از ارتباط با مردم دنیایی دوری کن، صائب، چرا که صحبت با افراد بی‌ایمان و بددل، روح و دل انسان را سیاه می‌کند.