غزل شمارهٔ ۶۲۹۰
من که بیخود شدم از می، چه کند ساز به من؟
در چنین وقت کجا می رسد آواز به من؟
بود بر طاق عدم حقه فیروزه چرخ
عشق آن روز که واکرد سر راز به من
تا ره ناقه لیلی به بیابان افتاد
هر سر خار جداگانه کند ناز به من
هست در بی خبری مصلحت چند مرا
ورنه از رفتن دل می رسد آواز به من
یوسف آن نیست که گردد به خریدار گران
من نه آنم که مرا عشق دهد باز به من
شهپر برق ز همراهی من سوخته است
کیست امروز کند دعوی پرواز به من؟
چه خیال است که در باده کند کوتاهی؟
داد آن کس که دل میکده پرداز به من
صید من گرچه ضعیف است، ولی از دهشت
غنچه گردد چو رسد چنگل شهباز به من
شرم عشق است مرا مانع جرأت صائب
ورنه دلدار محال است کند ناز به من
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من که بیخود شدم از می، چه کند ساز به من؟
در چنین وقت کجا می رسد آواز به من؟
هوش مصنوعی: من که به خاطر نوشیدن شراب از خود بیخود شدهام، چه فایدهای دارد که ساز برای من بزند؟ در این حال، صدای موسیقی به کجا میتواند به من برسد؟
بود بر طاق عدم حقه فیروزه چرخ
عشق آن روز که واکرد سر راز به من
هوش مصنوعی: آن روز که راز عشق برای من فاش شد، در آسمان وجود نداشتهای، زیبایی و حقیقتی مانند فیروزه به نمایش درآمد.
تا ره ناقه لیلی به بیابان افتاد
هر سر خار جداگانه کند ناز به من
هوش مصنوعی: وقتی که شتر لیلی به بیابان رسید، هر خار که در راه بود، به طور جداگانه به من ناز میکند.
هست در بی خبری مصلحت چند مرا
ورنه از رفتن دل می رسد آواز به من
هوش مصنوعی: در حالت بیخبری، ممکن است مصلحتهایی وجود داشته باشد که از آنها بیخبرم. اما اگر بخواهم بروم، صدای دل به من خواهد رسید.
یوسف آن نیست که گردد به خریدار گران
من نه آنم که مرا عشق دهد باز به من
هوش مصنوعی: یوسف آن شخصی نیست که به خاطر ارزش بالایش به فروش برسد و من هم فردی نیستم که عشق و محبت را دوباره به من هدیه کنند.
شهپر برق ز همراهی من سوخته است
کیست امروز کند دعوی پرواز به من؟
هوش مصنوعی: پرچم برق از حضور من آسیب دیده است، کیست که امروز ادعای پرواز به من را داشته باشد؟
چه خیال است که در باده کند کوتاهی؟
داد آن کس که دل میکده پرداز به من
هوش مصنوعی: این خیال چه عجیبی است که باده باعث تغییر رفتار کسی شود. این فرد که باید به من انصاف بدهد، دلش در میکده مشغول است.
صید من گرچه ضعیف است، ولی از دهشت
غنچه گردد چو رسد چنگل شهباز به من
هوش مصنوعی: صید من هرچند ضعیف است، اما وقتی که با چنگال شاهباز مواجه میشود، به شدت ترسیده و غنچه میشود.
شرم عشق است مرا مانع جرأت صائب
ورنه دلدار محال است کند ناز به من
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که من از ابراز احساساتم خجالت بکشم، وگرنه معشوق حق ندارد چنین با ناز و ادا با من رفتار کند.

صائب