غزل شمارهٔ ۶۲۸۳
لب به نیسان نگشاید صدف دیده من
لنگر بحر بود گوهر سنجیده من
از پر کاه جهان همت من مستغنی است
التجا پیش خسیسان نبرد دیده من
دل آزاد من و گرد علایق، هیهات
خار خون می خورد از دامن برچیده من
برق با سوخته خرمن چه تواند کردن؟
غم عالم چه کند با دل غم دیده من؟
نسبت من به غزالان سبکسیر خطاست
نرسد سیل به گرد دل رم دیده من
مژده وقت است که چون مور برآرد پروبال
بس که از شوق تو پرواز کند دیده من
به نسیمی ز هم اوراق دلم می ریزد
به تأمل گذر از نخل خزان دیده من
بر سر حرف میارید دل تنگ مرا
مگشایید سر نامه پیچیده من
خواب سنگین من از آب گرانتر گردید
زنگ آیینه بود سبزه خوابیده من
می کند جلوه پیراهن یوسف صائب
پیش صاحب نظران دیده پوشیده من
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لب به نیسان نگشاید صدف دیده من
لنگر بحر بود گوهر سنجیده من
هوش مصنوعی: چشم من مانند صدفی است که به راحتی باز نمیشود و از عمق دریا گوهری با ارزش را در خود دارد.
از پر کاه جهان همت من مستغنی است
التجا پیش خسیسان نبرد دیده من
هوش مصنوعی: من از دنیای کمارزش و بیاهمیت بینیازم و نیازی به گدایی از نادانان و بیخبران ندارم. نگاه من به سوی چیزهای ارزشمندتر است.
دل آزاد من و گرد علایق، هیهات
خار خون می خورد از دامن برچیده من
هوش مصنوعی: دل من آزاد است و از وابستگیها به شدت دور است، اما با این حال، خار درد و رنجی که ناشی از این وابستگیهاست، از دامن ذهن من کنده نمیشود و همچنان آزارم میدهد.
برق با سوخته خرمن چه تواند کردن؟
غم عالم چه کند با دل غم دیده من؟
هوش مصنوعی: برق چقدر میتواند به خرمن سوخته آسیب بزند؟ غم دنیا چه نقشی میتواند در دل من که پر از درد و غم است، داشته باشد؟
نسبت من به غزالان سبکسیر خطاست
نرسد سیل به گرد دل رم دیده من
هوش مصنوعی: نسبت من به غزالان زیبا و سبکپا نادرست است؛ زیرا هیچ چیزی نمیتواند به عمق احساسات و دلشکستگی من برسد.
مژده وقت است که چون مور برآرد پروبال
بس که از شوق تو پرواز کند دیده من
هوش مصنوعی: خبر خوش این است که در زمان مناسب، چشمان من مانند موری که بال میگشاید، از شوق تو به پرواز در میآید.
به نسیمی ز هم اوراق دلم می ریزد
به تأمل گذر از نخل خزان دیده من
هوش مصنوعی: به نسیمی، ورقهای دل من به آرامی میریزد؛ در حالی که به نخلهایی که در فصل خزان هستند، نگاه میکنم و در این لحظه تفکر میکنم.
بر سر حرف میارید دل تنگ مرا
مگشایید سر نامه پیچیده من
هوش مصنوعی: دل دلم را به خاطر حرفهایتان زجر ندهید و نامهای که برایتان نوشتهام را باز نکنید.
خواب سنگین من از آب گرانتر گردید
زنگ آیینه بود سبزه خوابیده من
هوش مصنوعی: خواب عمیق من از آب باارزشتر شد، چون زنگ آیینهای است که درون آن سبزهای خوابیده.
می کند جلوه پیراهن یوسف صائب
پیش صاحب نظران دیده پوشیده من
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت پیراهن یوسف اشاره دارد، که نمادی از زیبایی و کمال است. گویا در میان افرادی که صاحب نظر و دید باز هستند، جلوه این زیبایی بسیار برجسته و اثربخش است، در حالی که خود شخص با ظاهری محجوب و پوشیده حضور دارد. به نوعی، این بیت به تقابل زیبایی و خفا اشاره میکند.