گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۷۵

من و دزدیده در آن چاک گریبان دیدن
جلوه یوسفی از رخنه زندان دیدن
رمزی از بوالعجبی های نظربازان است
طبل رسوا زدن و شیوه پنهان دیدن
بیستون را الم مردن فرهاد گداخت
سنگ را آب کند داغ عزیزان دیدن
خنده بی نمک مرهم کافورم گشت
ای خوشا نیم تبسم ز نمکدان دیدن
سرمه دیده امید کنم خاکش را
گر میسر شودم روی صفاهان دیدن

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من و دزدیده در آن چاک گریبان دیدن
جلوه یوسفی از رخنه زندان دیدن
هوش مصنوعی: در یک شب تاریک، من و شخصی دیگر به ناگهان در حال تماشای زیبایی‌های چهره‌ی یوسف از پشت میله‌های زندان بودیم.
رمزی از بوالعجبی های نظربازان است
طبل رسوا زدن و شیوه پنهان دیدن
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی از رفتار افراد اشاره شده که به ظاهر خود را پنهان می‌کنند ولی در واقع کارهایی انجام می‌دهند که جلب توجه می‌کند. این افراد با وجود اینکه سعی می‌کنند خود را در خفا نگه دارند، به نوعی خود را در معرض دید قرار می‌دهند و این کارشان به نوعی رسوا کننده است.
بیستون را الم مردن فرهاد گداخت
سنگ را آب کند داغ عزیزان دیدن
هوش مصنوعی: فرهاد به خاطر عشقش به شیرین، جانش را فدای چالش‌های سخت می‌کند و تلاش می‌کند بر سنگ‌های سخت غلبه کند. او با دیدن درد و رنج عزیزانش، سختی‌ها را راحت‌تر می‌بیند و برایشان جانفشانی می‌کند.
خنده بی نمک مرهم کافورم گشت
ای خوشا نیم تبسم ز نمکدان دیدن
هوش مصنوعی: ابتدا به شوخی و بی‌مزه بودن خنده‌ای اشاره می‌کند که به نوعی به دردش نمی‌خورد. اما در عین حال احساس خوشحالی می‌کند وقتی که حتی یک نیمچه لبخند از طرف مقابل را که با طعم نمکین همراه است، می‌بیند. این لبخند برایش بسیار ارزشمند و دلپذیر است.
سرمه دیده امید کنم خاکش را
گر میسر شودم روی صفاهان دیدن
هوش مصنوعی: امید دارم که اگر فرصت پیش بیاید، خاک صفاهان را ببینم، حتی اگر فقط از دور به چشمانم سرمه بزنم.