گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۵۳

اگر پوشیده گردد دیگران را تن ز پیراهن
تن سیمین جانان می شود روشن ز پیراهن
ترحم می کند بر دیده نظارگی، ورنه
گرانی می کشد آن سرو سیمین تن ز پیراهن
قیامت می کند در بی قراری جذبه عاشق
وگرنه چون جدا شد بوی پیراهن ز پیراهن؟
به استعداد، نور از عالم بالا شود نازل
نیابد روشنایی دیده سوزن ز پیراهن
ز نومیدی گشایش جو، که چشم پیر کنعانی
ز پیراهن غبار آورد و شد روشن ز پیراهن
نبرد از دل می گلرنگ زنگ لاله را صائب
که نتوان داغ مادرزاد را شستن ز پیراهن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر پوشیده گردد دیگران را تن ز پیراهن
تن سیمین جانان می شود روشن ز پیراهن
هوش مصنوعی: اگر همگان را از وجود خود پنهان کنی، تن تو با پیراهنی از نقره، جانان و محبوبت را بیشتر روشن خواهد کرد.
ترحم می کند بر دیده نظارگی، ورنه
گرانی می کشد آن سرو سیمین تن ز پیراهن
هوش مصنوعی: او به چشم نازک‌بينش ترحم می‌کند، وگرنه آن سرو خوش‌اندام به خاطر پیراهنش بار سنگینی را تحمل می‌کند.
قیامت می کند در بی قراری جذبه عاشق
وگرنه چون جدا شد بوی پیراهن ز پیراهن؟
هوش مصنوعی: عشق باعث می‌شود که دل بی‌قرار شود و در این حال، دل‌دادگی و شوق عجیبی به وجود می‌آید. اما وقتی این عشق از شخص جدا می‌شود، دیگر چه بویی از آن باقی می‌ماند؟ مانند این است که وقتی پیراهن را از دلبستگی دور کنیم، بوی آن دیگر در فضا نمی‌ماند.
به استعداد، نور از عالم بالا شود نازل
نیابد روشنایی دیده سوزن ز پیراهن
هوش مصنوعی: با توانایی و استعداد، نور از آسمان پایین می‌آید، اما اگر چشمان ما به دقت و توجه لازم نباشد، حتی نمی‌توانیم روشنایی یک سوزن را از روی پیراهن ببینیم.
ز نومیدی گشایش جو، که چشم پیر کنعانی
ز پیراهن غبار آورد و شد روشن ز پیراهن
هوش مصنوعی: از ناامیدی، امید و گشایش را بجوی. زیرا چشم یعقوب، پس از سال‌ها دوری و غم، با دیدن بنیامین، از پیراهنی که بوی پسرش را می‌داد، دوباره روشن شد.
نبرد از دل می گلرنگ زنگ لاله را صائب
که نتوان داغ مادرزاد را شستن ز پیراهن
هوش مصنوعی: نبرد، نشانه‌ای از عشق و دردی عمیق است که در دل وجود دارد. گل زیبای زنگ لاله نشان‌دهندهٔ این زیبایی و درد است. نمی‌توان داغ و زخم‌هایی که از زمان تولد بر دل نشسته را با هیچ چیز، حتی با تمیزی لباس‌ها، پاک کرد. این درد و عشق جاودان است و هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود.