گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۲۵

به یک زخم نمایان سرفرازم از شهیدان کن
چو صبح وصل خندانم ازین لطف نمایان کن
اگر خواهی که خورشید از گریبانت برون آید
سحرخیزی فن خود همچون صبح پاکدامان کن
نگاه شور چشمان می برد شیرینی از شکر
لب پر خنده خود را ز چشم غیر پنهان کن
به زلف خود مشو مغرور و عالم را مزن بر هم
حذر از ناله زنجیر سوز بیگناهان کن
به عزم سیر با اغیار چون در بوستان گردی
چو بینی سنبلی را یاد این خاطر پریشان کن
گلت پا در رکاب جلوه باد خزان دارد
برو ای بلبل بی درد آه و ناله سامان کن
خیال زنده رود از سینه گرد غم برد صائب
چو غم زور آورد بر خاطرت یاد صفاهان کن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یک زخم نمایان سرفرازم از شهیدان کن
چو صبح وصل خندانم ازین لطف نمایان کن
هوش مصنوعی: با یک زخم آشکار، من را بر افراز به عنوان یکی از شهیدان؛ زیرا از لطف تو، به مانند صبح وصال، خندان و شاداب هستم.
اگر خواهی که خورشید از گریبانت برون آید
سحرخیزی فن خود همچون صبح پاکدامان کن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی که نور و روشنی به زندگی‌ات وارد شود، باید همانند صبح زود از خواب برخیزی و به کار و کوشش بپردازی.
نگاه شور چشمان می برد شیرینی از شکر
لب پر خنده خود را ز چشم غیر پنهان کن
هوش مصنوعی: نگاه پرشور چشمانت شیرینی را از لبان خندانم می‌گیرد؛ پس آن را از چشم دیگران پنهان کن.
به زلف خود مشو مغرور و عالم را مزن بر هم
حذر از ناله زنجیر سوز بیگناهان کن
هوش مصنوعی: به موهای خود مغرور نشو و دنیای اطرافت را بهم نزن. از ناله و فریاد بیگناهان که در زنجیرند، احتیاط کن.
به عزم سیر با اغیار چون در بوستان گردی
چو بینی سنبلی را یاد این خاطر پریشان کن
هوش مصنوعی: وقتی تصمیم می‌گیری با دیگران سفر کنی و در باغ قدم بزنی، اگر به گل نرگسی برخورد کردی، به یاد آن دوست خاص خودت دل‌تنگی کن.
گلت پا در رکاب جلوه باد خزان دارد
برو ای بلبل بی درد آه و ناله سامان کن
هوش مصنوعی: گلی که در مسیر بادی سرد و خزانی قرار دارد، خوشبو و زیباست. ای بلبل، بی‌خیال غم و اندوه، بهتری برای خودت بساز و به مکان آرامش برو.
خیال زنده رود از سینه گرد غم برد صائب
چو غم زور آورد بر خاطرت یاد صفاهان کن
هوش مصنوعی: وقتی غم به دل انسان فشار می‌آورد و او را به درد می‌آورد، یاد صحنه‌های زیبا و دل‌انگیز زنده‌رود می‌تواند تسکین ‌دهنده باشد. یادآوری زیبایی‌های اصفهان می‌تواند انسان را از غم و اندوه دور کند.