گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۱۷

ز روی آتشین شمع اگر شد انجمن روشن
شبستان جهان گردید ازان سیمین بدن روشن
شهید عشق مستغنی ز شمع دیگران باشد
که سازد خاک خود را لاله خونین کفن روشن
به خاکش تا به دامان قیامت نور می بارد
چراغ هر که گردید از دم گرم سخن روشن
زر گل تا قیامت می کند رقص سپند آنجا
گلستانی که شد از شعله آواز من روشن
به سیلی می کند اخوان جهان تاریک در چشمش
چراغ روی هر کس شد چو یوسف از وطن روشن
به خون می غلطد از رشک عقیق آتشین او
سهیلی کز فروغش شد جگرگاه یمن روشن
فغان کز خط چراغ زیر دامن شد لب لعلی
که چون فانوس بود از پرتوش چاه ذقن روشن
ز کار هر کسی ظاهر شود خون خوردنش صائب
ز جوی شیر باشد سرگذشت کوهکن روشن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز روی آتشین شمع اگر شد انجمن روشن
شبستان جهان گردید ازان سیمین بدن روشن
هوش مصنوعی: اگر شمعی با روی آتشینش به جمع بیفتد، شبستان به روشنی می‌رسد و جهان از بدن نقره‌ای او روشن می‌شود.
شهید عشق مستغنی ز شمع دیگران باشد
که سازد خاک خود را لاله خونین کفن روشن
هوش مصنوعی: شخصی که در عشق شهید شده، نیازی به شمع دیگران ندارد و خود به تنهایی درخشانی دارد. او با خاک خود لاله‌ای خونین را پرورش می‌دهد که نمادی از روشنایی و زیبایی است.
به خاکش تا به دامان قیامت نور می بارد
چراغ هر که گردید از دم گرم سخن روشن
هوش مصنوعی: به خاطر وجود او، در روز قیامت نور و روشنایی می‌تابد. هر فردی که از کلام گرم و دل‌نشین او بهره‌مند شود، روشن و آگاه می‌گردد.
زر گل تا قیامت می کند رقص سپند آنجا
گلستانی که شد از شعله آواز من روشن
هوش مصنوعی: زر گل تا همیشه به پای رقصی زیبا و دلنشین است، در جایی که گلستانی به وجود آمده که به خاطر صدای من از آتش روشنایی می‌تابد.
به سیلی می کند اخوان جهان تاریک در چشمش
چراغ روی هر کس شد چو یوسف از وطن روشن
هوش مصنوعی: اخوان به شدت به تصویر کشیده می‌شود که در دنیای تاریک، با روشنایی‌هایی که به دیگران می‌بخشد، مانند یوسف که از وطنش روشنایی به همراه داشت، به دیگران امید و نور می‌دهد. این نشان از توانایی او در ایجاد روشنایی و شفافیت در زندگی دیگران دارد.
به خون می غلطد از رشک عقیق آتشین او
سهیلی کز فروغش شد جگرگاه یمن روشن
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و درخشندگی عقیق آتشین او، سهیلی (ستاره‌ای در آسمان) به شدت حسرت می‌خورد و از ناراحتی به خون می‌غلتد؛ زیرا نور و جلوه او به قدری خیره‌کننده است که جگرگاه یمن را روشن کرده است.
فغان کز خط چراغ زیر دامن شد لب لعلی
که چون فانوس بود از پرتوش چاه ذقن روشن
هوش مصنوعی: آه و ناله‌ای از خطی که نور چراغ زیر دامن را افروخته، شکری زیبا که مانند فانوس می‌درخشد و از نورش چاه ذقن را روشن کرده است.
ز کار هر کسی ظاهر شود خون خوردنش صائب
ز جوی شیر باشد سرگذشت کوهکن روشن
هوش مصنوعی: هر کسی از کارهایش نمایان می‌شود که چقدر در تلاش و زحمت است. اگر کسی با شیر و نعمت و آسایش زندگی کند، مانند فردی است که در کوهستان مشغول کار سخت و طاقت‌فرسا است. آن شخص با وجود سختی‌ها و تلاش‌هایش، زندگی‌اش روشنی و روشنی خاصی دارد.