گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۰۲

ز درد و داغ دل را نیک محضر می توان کردن
به چاکی ینه را صحرای محشر می توان کردن
ز غفلت روی دست فربهی خوردم، ندانستم
که حصن عافیت پهلوی لاغر می توان کردن
صنوبروار اگر از میوه شیرین تهیدستی
به روی تازه دلها را مسخر می توان کردن
نداری رنگ و بویی گر درین گلشن ز بی برگی
به خلق خوش جهانی را معطر می توان کردن
به این گرمی که من در جستجوی او کمر بستم
چراغ کشته ام از نقش پا بر می توان کردن
ترا اندیشه فردا رسد امروز در خاطر
اگر امروز را فردای محشر می توان کردن
به افسون در دل سخت توره کردن بود مشکل
وگرنه رخنه در سد سکندر می توان کردن
سخن کش مهر لب گشته است صائب حرف را، ورنه
سخن کش گر به دست افتد سخن سر می توان کردن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز درد و داغ دل را نیک محضر می توان کردن
به چاکی ینه را صحرای محشر می توان کردن
هوش مصنوعی: از درد و رنج دل می‌توان در محضر خوبی‌ها و آراستگی‌ها استفاده کرد، و با ندامت و توبه، می‌توان به روز رستاخیز نزدیک شد.
ز غفلت روی دست فربهی خوردم، ندانستم
که حصن عافیت پهلوی لاغر می توان کردن
هوش مصنوعی: به دلیل بی‌دقتی و غفلت، به سمت زندگی راحت و پر از نعمت گرایش پیدا کردم، اما نمی‌دانستم که با احتیاط و دقت نیز می‌توان به آسایش و امنیت دست یافت، حتی اگر در ظاهر عادی و ساده به نظر برسد.
صنوبروار اگر از میوه شیرین تهیدستی
به روی تازه دلها را مسخر می توان کردن
هوش مصنوعی: اگر مانند درخت صنوبر، از میوه‌ی شیرین بی‌برخی بهره‌مند نباشی، می‌توانی با طراوت و تازگی خود، دل‌های دیگران را جذب کنی و آنها را به خود جلب کنی.
نداری رنگ و بویی گر درین گلشن ز بی برگی
به خلق خوش جهانی را معطر می توان کردن
هوش مصنوعی: اگر در این باغ از زیبایی و جلوه‌ای برخوردار نیستی، اما با وجود بی‌برگی‌ات هم می‌توانی با خلق و رفتارت جهان را خوشبو کنی.
به این گرمی که من در جستجوی او کمر بستم
چراغ کشته ام از نقش پا بر می توان کردن
هوش مصنوعی: من با تمام وجود و اشتیاق برای یافتن او تلاش می‌کنم و از نشانه‌ها و ردپایی که از او می‌ماند، چراغی برای راه خود برمی‌افروزم.
ترا اندیشه فردا رسد امروز در خاطر
اگر امروز را فردای محشر می توان کردن
هوش مصنوعی: اگر امروز را به درستی گذرانی، می‌توانی آینده را به بهترین شکل بسازی. بنابراین، اگر امروز را به مانند روز قیامت زندگی کنی، فردایت نیز روشن و خوب خواهد بود.
به افسون در دل سخت توره کردن بود مشکل
وگرنه رخنه در سد سکندر می توان کردن
هوش مصنوعی: با جادوگری، نفوذ در دل‌های سخت کار دشواری است، اما اگر بخواهد، می‌توان به راحتی به دیوار محکم اسکندر نیز نفوذ کرد.
سخن کش مهر لب گشته است صائب حرف را، ورنه
سخن کش گر به دست افتد سخن سر می توان کردن
هوش مصنوعی: گفته‌های دل‌انگیز و شیرین صائب، به مانند گل‌ها و زیبایی‌های زندگی هستند. اگرچه این سخن‌ها جذاب و دلنشین هستند، اما اگر سخن‌گو در دست کسی بیفتد که توانایی و مهارت لازم را ندارد، ممکن است به راحتی قابلیت‌ها و زیبایی‌های آن کلام از دست برود.