غزل شمارهٔ ۶۲۰
ارگ چه سیل فنا برد هر چه بود مرا
ز بحر کرد کرم خلعت وجود مرا
ز بند وصل لباسی مرا برون آورد
اگر چه مه چو کتان سوخت تار و پود مرا
ستاره سوخته ای بود چون شرر جانم
ز قرب سوختگان روشنی فزود مرا
ز عمر رفته نصیبم جز آه حسرت نیست
به جا نمانده ازان شمع غیر دود مرا
چنین که روی مرا کرده بی حیایی سخت
عجب که چهره ز سیلی شود کبود مرا
ز خوش عیاری من سنگ امتحان داغ است
ز خجلت آب شد آن کس که آزمود مرا
فغان که همچو قلم نیست از نگون بختی
به غیر روسیهی حاصل از سجود مرا
به بینوایی ازین باغ پر ثمر صائب
خوشم، که نیست محابایی از حسود مرا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ارگ چه سیل فنا برد هر چه بود مرا
ز بحر کرد کرم خلعت وجود مرا
هوش مصنوعی: هرچند که سیل نیستی همه چیز مرا برد، اما کرم و بزرگواری تو وجود من را به من عطا کرد.
ز بند وصل لباسی مرا برون آورد
اگر چه مه چو کتان سوخت تار و پود مرا
هوش مصنوعی: لباسی که از وصل (محبت) ساخته شده مرا آزاد کرد، حتی اگر ماه همچون کتان تار و پود من را بسوزاند.
ستاره سوخته ای بود چون شرر جانم
ز قرب سوختگان روشنی فزود مرا
هوش مصنوعی: یک ستاره سوخته بود که مانند جرقهای از جانم، به خاطر نزدیکی به آنانی که سوختهاند، نور بیشتری به من بخشید.
ز عمر رفته نصیبم جز آه حسرت نیست
به جا نمانده ازان شمع غیر دود مرا
هوش مصنوعی: از زندگی که گذشته، فقط حسرت در دلم مانده و جز دود آن شمعی که خاموش شده، چیز دیگری برایم باقی نمانده است.
چنین که روی مرا کرده بی حیایی سخت
عجب که چهره ز سیلی شود کبود مرا
هوش مصنوعی: این که تو با بیشرمی به من نگاه میکنی چقدر عجیب است! صورت من از شدت ضربه، کبود و تغییر رنگ پیدا کرده است.
ز خوش عیاری من سنگ امتحان داغ است
ز خجلت آب شد آن کس که آزمود مرا
هوش مصنوعی: از مهارت و هوش من، سنگ آزمایش داغی به وجود آمده است، و کسی که مرا امتحان کرد، به خاطر شرم و خجالتش آب شد.
فغان که همچو قلم نیست از نگون بختی
به غیر روسیهی حاصل از سجود مرا
هوش مصنوعی: آه و فریاد که به خاطر بدبختیام، تنها چیزی که به جز تصویرهایی از روسیه به جا مانده، نتیجه سالها زحمت و عبادت من است.
به بینوایی ازین باغ پر ثمر صائب
خوشم، که نیست محابایی از حسود مرا
هوش مصنوعی: من از این باغ پربار و دلنشین خوشحالم، هر چند که در این جا حسودانی وجود دارند که به من آسیب میزنند و جایی برای پنهان شدن از آنها ندارم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۶۲۰ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1393/07/09 01:10
لطفا مصراع اول، به:
اگر چه سیل فنا برد هر چه بود مرا
تصحیح گردد.

صائب