گنجور

غزل شمارهٔ ۶۱۹۷

سرشک تلخ را مشک بود صاحب اثر کردن
وگرنه سهل باشد آب شیرین را گهر کردن
پر تیر تو می ریزد به خاک ای شمع بی پروا
ندارد صرفه ای پروانه را بی بال و پر کردن
چنان خود را درین دریای پر شور سبک کردم
که چون کف می توانم کشتی از موج خطر کردن
ستم بر زیر دستان نیست از مردانگی، ورنه
به آهی می توانم چرخ را زیر و زبر کردن
مرا بر دل غباری نیست از خاک فراموشان
که بی مانع در آنجا می توان خاکی به سر کردن
ز جمعیت بود دشوار دل برداشتن، ورنه
چو تیر آسان بود از خانه خاکی سفر کردن
شود همدست با فرهاد چون عشق قوی بازو
تواند دست جرأت بیستون را در کمر کردن
شرر خرج هوا گردید تا شد جلوه گاه صاب
به بال سنگ و آهن تا کجا بتوان سفر کردن؟

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرشک تلخ را مشک بود صاحب اثر کردن
وگرنه سهل باشد آب شیرین را گهر کردن
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد دلی را به ناله و اشک درآورد و تأثیری عمیق بر جا بگذارد، این کار نیاز به تلاش و درد دارد. در حالی که ساده‌تر است که آب شیرین را به مروارید تبدیل کرد، تبدیل کردن یک اشک تلخ به اثری ماندگار و مؤثر دشوارتر است.
پر تیر تو می ریزد به خاک ای شمع بی پروا
ندارد صرفه ای پروانه را بی بال و پر کردن
هوش مصنوعی: شمعی که بی‌پروا می‌سوزد، شعله‌اش مانند تیر به زمین می‌افتد و پروانه‌ای که بال و پرش را از دست داده، دیگر نمی‌تواند صرفه‌جویی کند.
چنان خود را درین دریای پر شور سبک کردم
که چون کف می توانم کشتی از موج خطر کردن
هوش مصنوعی: من آن‌قدر خود را در این دریای پرتب و تاب رها کردم که مانند کف روی آب می‌توانم با وجود امواج خطرناک، کشتی‌ام را به حرکت درآورم.
ستم بر زیر دستان نیست از مردانگی، ورنه
به آهی می توانم چرخ را زیر و زبر کردن
هوش مصنوعی: ستم بر کسانی که پایین‌تر هستند از ویژگی‌های مردانگی نیست. اگر بخواهم، با یک آه می‌توانم جهان را به هم بریزم.
مرا بر دل غباری نیست از خاک فراموشان
که بی مانع در آنجا می توان خاکی به سر کردن
هوش مصنوعی: من بر دل خود هیچ غباری از خاک فراموشی ندارم، چرا که می‌توانم بی‌هیچ مانعی در آنجا زندگی کنم.
ز جمعیت بود دشوار دل برداشتن، ورنه
چو تیر آسان بود از خانه خاکی سفر کردن
هوش مصنوعی: ترک جمعیت و جدایی از دیگران کار دشواری است، اما اگر اراده قوی باشد، مانند پرتاب تیر، می‌توان به آسانی از این دنیا رفت.
شود همدست با فرهاد چون عشق قوی بازو
تواند دست جرأت بیستون را در کمر کردن
هوش مصنوعی: عشق قوی و نیرومند می‌تواند فرد را به حدی برساند که همان‌طور که فرهاد با اراده‌اش توانست کارهای بزرگ انجام دهد، شخص نیز بتواند با شجاعت و استقامت خود به اوج توانایی‌ها و دستاوردها برسد.
شرر خرج هوا گردید تا شد جلوه گاه صاب
به بال سنگ و آهن تا کجا بتوان سفر کردن؟
هوش مصنوعی: آتش در هوا پراکنده شد و به نقطه‌ای رسید که سنگ و آهن را به نمایش گذاشت. حالا پرسش این است که انسان تا کجا می‌تواند سفر کند؟