غزل شمارهٔ ۶۱۸۰
ریخت مژگان تر من رنگ گلشن بر زمین
شد ز آه من چراغ لاله روشن بر زمین
با سبکروحان گرانجانان نگیرند الفتی
هست در جیب مسیحا چشم سوزن بر زمین
دیدن روی گرانان تیرگی می آورد
چند دوزی همچو نرگس چشم روشن بر زمین؟
از رعونت زود بر دیوار می آید سرش
می کشد هر کس که چون خورشید دامن بر زمین
بر مراد بد گهر دایم نگردد آسمان
سنگ زود افتد ز آغوش فلاخن بر زمین
از گرانقدری نمی افتد ز چشم اعتبار
پرتو خورشید اگر افتد ز روزن بر زمین
عافیت در خاکساری، ایمنی در نیستی است
سایه را پروا نباشد از فتادن بر زمین
پرتو خورشید را نعل سفر در آتش است
دامن جان را ندوزد لنگر تن بر زمین
بر سر موران بود دست حمایت پای من
از سبکروحان کسی نگذشته چون من بر زمین
با هزاران چشم روشن آسمان جویای توست
چون ره خوابیده خواهی چند خفتن بر زمین؟
بر زمین نه پشت دست ای سرو پیش قامتش
تا به چند از سایه خواهی خط کشیدن بر زمین؟
گر نداری میوه افکندنی چون سرو و بید
غیرتی کن، سایه ای باری بیفکن بر زمین
گوشه امنی اگر صائب تمنا می کنی
نیست غیر از گوشه دل هیچ مأمن بر زمین
غزل شمارهٔ ۶۱۷۹: سایه تا افتاد ازان مشکین سلاسل بر زمینغزل شمارهٔ ۶۱۸۱: می کشد دامن چو زلف سرکش او بر زمین
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ریخت مژگان تر من رنگ گلشن بر زمین
شد ز آه من چراغ لاله روشن بر زمین
هوش مصنوعی: اشکهای من مانند گلهای بهاری بر زمین ریخته شد و نالههایم نور لالهها را در دل زمین روشن کرد.
با سبکروحان گرانجانان نگیرند الفتی
هست در جیب مسیحا چشم سوزن بر زمین
هوش مصنوعی: با انسانهای سبکرو و بیاهمیت ارتباط برقرار نکنید، زیرا در وجود مسیحا، چیزی با ارزش و خاص وجود دارد که نمیتوان آن را به راحتی دید و درک کرد.
دیدن روی گرانان تیرگی می آورد
چند دوزی همچو نرگس چشم روشن بر زمین؟
هوش مصنوعی: نگاه کردن به چهره زیبا و دلنشین افراد، ممکن است در دل انسان احساس غم و تیرهگی ایجاد کند، همانطور که چشمهای روشن نرگس بر روی زمین، زیبایی خاصی دارند.
از رعونت زود بر دیوار می آید سرش
می کشد هر کس که چون خورشید دامن بر زمین
هوش مصنوعی: افرادی که از غرور و خودپسندی پر شدهاند، به راحتی از دیوارها بالا میروند و خود را به نمایش میگذارند. این در حالی است که کسانی که مانند خورشید نور و گرما دارند، با تواضع و فروتنی بر زمین قدم میزنند.
بر مراد بد گهر دایم نگردد آسمان
سنگ زود افتد ز آغوش فلاخن بر زمین
هوش مصنوعی: برای کسی که ذات و خوی بدی دارد، هرگز آسمان هرچه بلند باشد، به خواستهاش نخواهد رسید. سنگها به سرعت از آغوش فلاخن رها میشوند و بر زمین میافتند.
از گرانقدری نمی افتد ز چشم اعتبار
پرتو خورشید اگر افتد ز روزن بر زمین
هوش مصنوعی: اگر ارزش و اعتبار چیزی بالا باشد، هیچگاه از چشم نمیافتد؛ حتی اگر نور خورشید بر زمین بتابد و باعث سایهاش شود.
عافیت در خاکساری، ایمنی در نیستی است
سایه را پروا نباشد از فتادن بر زمین
هوش مصنوعی: آرامش در تواضع و فروتنی است و در نبودن، امنیت وجود دارد. سایه از افتادن بر روی زمین نگران نیست.
پرتو خورشید را نعل سفر در آتش است
دامن جان را ندوزد لنگر تن بر زمین
هوش مصنوعی: نور خورشید مانند نعل اسبی است که در آتش قرار دارد و نمیتواند روح را به بند بکشد، چون وجود مادی در زمین در حال ریشهدواندن است.
بر سر موران بود دست حمایت پای من
از سبکروحان کسی نگذشته چون من بر زمین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من به دلیلی خاص و متفاوت بر سر موجودات کوچک و بیپناه ایستادهام، و هیچکس مانند من از افرادی سبکسر و بیتوجه به دیگران برای کمک و حمایت به این سطح نرسیده است. احساس میشود که من بهعنوان فردی قوی و حامی، در تلاش هستم تا به آنچه نیازمند است، یاری رسانم.
با هزاران چشم روشن آسمان جویای توست
چون ره خوابیده خواهی چند خفتن بر زمین؟
هوش مصنوعی: آسمان با هزاران چشم روشن به دنبال توست. چرا بر روی زمین به خواب ادامه دهی وقتی که این همه جاذبه وجود دارد؟
بر زمین نه پشت دست ای سرو پیش قامتش
تا به چند از سایه خواهی خط کشیدن بر زمین؟
هوش مصنوعی: به خود نلرزان و از زیبایی و قد بلند او شگفتزده نشو. تا کی میخواهی با سایه او بر زمین خط بکشید و حسرت بخوری؟
گر نداری میوه افکندنی چون سرو و بید
غیرتی کن، سایه ای باری بیفکن بر زمین
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانی میوهای بیندازی همانند سرو و بید، پس غیرت به خرج بده و سایهای بر زمین بیفکن.
گوشه امنی اگر صائب تمنا می کنی
نیست غیر از گوشه دل هیچ مأمن بر زمین
هوش مصنوعی: اگر به دنبال مکانی امن و آرام هستی، باید بدانی که هیچ جایی جز دل خودت نمیتواند آن را برایت فراهم کند.

صائب