غزل شمارهٔ ۶۱۶۰
دیده خونبار می خواهد نسیم پیرهن
تشنه دیدار می خواهد نسیم پیرهن
پرده ناموس زندان است حسن شوخ را
کوچه و بازار می خواهد نسیم پیرهن
بی سبب چشم زلیخا سرمه ضایع می کند
چشم چون دستار می خواهد نسیم پیرهن
مشک را با سینه چاکان التفات دیگرست
خاطر افگار می خواهد نسیم پیرهن
فیض از مژگان خواب آلودگان رم می کند
دیده بیدار می خواهد نسیم پیرهن
غنچه راز زلیخا هرزه خند افتاده است
عاشق ستار می خواهد نسیم پیرهن
خوش دکانی بر قماش ماه کنعان چیده است
جلوه همکار می خواهد نسیم پیرهن
پیچ و تاب سعی در دام آورد نخجیر را
جان جوهردار می خواهد نسیم پیرهن
از خم زلفش که خون نافه را پامال کرد
خاتم زنهار می خواهد نسیم پیرهن
هر سحابی را دل از سرچشمه ای می نوشد آب
چشم طوفان بار می خواهد نسیم پیرهن
زان عبیر ناز کز زلف تو می ریزد به خاک
یک گریبان وار می خواهد نسیم پیرهن
فکر صائب را دلی چون برگ گل باید تنک
ساحت گلزار می خواهد نسیم پیرهن
غزل شمارهٔ ۶۱۵۹: تا برآورد آن بهشتی روی از بر پیرهنغزل شمارهٔ ۶۱۶۱: مجلس رقص است، بر تمکین بیفشان آستین
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیده خونبار می خواهد نسیم پیرهن
تشنه دیدار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: چشمانم پر از اشک است و به نسیمی نیاز دارد که لباس عشق را به من برساند. دل تنگیهایی دارم که به تدریج برای دیدار معشوق تشنهام.
پرده ناموس زندان است حسن شوخ را
کوچه و بازار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: حسن شوخ، که نمادی از زیبایی و جذابیت است، برای این که خود را به نمایش بگذارد و توجه دیگران را جلب کند، به جای زندان و محدودیت، نیاز به فضای آزاد و طبیعی مانند کوچه و بازار دارد. نسیم که به لطافت و تازگی اشاره دارد، میتواند نشاندهنده آزادی و زندگی باشد. همواره زیبایی در فضایی آزاد و بدون قید و بند تجلی بیشتری دارد.
بی سبب چشم زلیخا سرمه ضایع می کند
چشم چون دستار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: بدون هیچ دلیلی، چشم زلیخا مانند سرمهای که بیهدف هدر میرود، آسیب میبیند. چشمی که به مانند نسیمی به دنبال لبهی پیراهن میگردد.
مشک را با سینه چاکان التفات دیگرست
خاطر افگار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: عطر خوش مشک را فقط کسانی که دل شکسته دارند بهتر درک میکنند. برای کسی که غمگین است، نسیم ملایم بوی پیراهن محبوبش را میخواهد.
فیض از مژگان خواب آلودگان رم می کند
دیده بیدار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی افراد خوابآلود و غفلتزده هستند، برکات و فیضها از چشم آنها دور میشود. برای دریافت این فیض و نعمت، باید نگاهی بیدار و هوشیار داشت و به نوعی به دنیای اطراف و زیباییهای آن توجه کرد، مانند نسیمی که به پیرهن میخورد و حس تازگی میآورد.
غنچه راز زلیخا هرزه خند افتاده است
عاشق ستار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: غنچهای که در دل زلیخا پنهان است، به طرز بیپروا و شاداب در حال خندیدن است. او به دنبال ستارهای عشق میگردد که نسیم بهاری به شور و حال او ببخشد.
خوش دکانی بر قماش ماه کنعان چیده است
جلوه همکار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: در دکان زیبایی که از پارچههای ماه کنعان تهیه شده، نمایشی برای جلب توجه و زیبایی وجود دارد و نسیم به دنبال این است که با نرمپوشی خود، زیبایی را بیشتر نمایان کند.
پیچ و تاب سعی در دام آورد نخجیر را
جان جوهردار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای در دام آوردن شکار، نیاز به تلاش و پیچ و خمهایی از سمت شکارچی است، و همچنین جان شیرین و باارزشی مانند جان جواهر به نسیم و نرمشی که در رفت و آمد او وجود دارد، نیازمند است.
از خم زلفش که خون نافه را پامال کرد
خاتم زنهار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: نسیم در اثر وزیدن از پیچ و تاب موهای او، پردهای که نافه را آلوده کرده، به تدبیر و محافظتی نیاز دارد.
هر سحابی را دل از سرچشمه ای می نوشد آب
چشم طوفان بار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: هر ابری از منبعی خاص گریه میکند و برای باران به وزش ملایم نسیم نیاز دارد.
زان عبیر ناز کز زلف تو می ریزد به خاک
یک گریبان وار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: عطر ملایمی که از موهای تو به زمین میریزد، نسیم در آرزوی یک لباست است.
فکر صائب را دلی چون برگ گل باید تنک
ساحت گلزار می خواهد نسیم پیرهن
هوش مصنوعی: برای داشتن یک اندیشه درست و مناسب، دل باید لطیف و ظریف باشد، مانند برگ گلی که در باغی زیبا رشد میکند و به نسیم نیاز دارد تا لطافت و آرامش خود را حفظ کند.

صائب