غزل شمارهٔ ۶۱۰۶
دل ز کاهش واصل آن یار جانی شد ز من
این زمینی از ریاضت آسمانی شد ز من
مشت خاری داشتم تا آشیانی داشتم
باغها سر تا سر از بی آشیانی شد ز من
خانه داری دستگاه عیش بر من تنگ داشت
خانه یک شهر از بی خانمانی شد ز من
تا چو تاک از دست خود دادم عنان اختیار
نخل سرکش زیر دست از خوش عنانی شد ز من
ریختم در پیش دریا آبروی خود، ولیک
صد صدف سیراب از گوهرفشانی شد ز من
چون گل رعنا درون خویش اندودم به خون
تا درین بستانسرا رنگ خزانی شد ز من
می کنم صائب قضا گر عمر کوتاهی نکرد
آنچه فوت از زندگی در شادمانی شد ز من
غزل شمارهٔ ۶۱۰۵: بی اثر تا چند باشد ناله شبگیر من؟غزل شمارهٔ ۶۱۰۷: بی نقاب آن چهره را دیدن نمی آید ز من
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل ز کاهش واصل آن یار جانی شد ز من
این زمینی از ریاضت آسمانی شد ز من
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دوری از آن محبوب غمگین و بیتاب شده و حالا جنبهای آسمانی به خود گرفته و از محدودیتهای دنیوی رهایی یافته است.
مشت خاری داشتم تا آشیانی داشتم
باغها سر تا سر از بی آشیانی شد ز من
هوش مصنوعی: تا زمانی که پناهگاهی داشتم، احساس ناراحتی و رنج را مانند یک مشت خار در دل داشتم. اما اکنون که دیگر آشیانی ندارم، گیاهان و باغها نیز به خاطر بیسرپناهیام از من پژمرده و بیحالت شدهاند.
خانه داری دستگاه عیش بر من تنگ داشت
خانه یک شهر از بی خانمانی شد ز من
هوش مصنوعی: زندگی برایم مثل یک زندان شده بود و آن قدر وضعیت بد بود که احساس میکردم تمام شهر برایم بیخانمانی است و در آن خانه به راحتی نمیتوانستم زندگی کنم.
تا چو تاک از دست خود دادم عنان اختیار
نخل سرکش زیر دست از خوش عنانی شد ز من
هوش مصنوعی: من وقتی که اختیار خود را مانند تاک رها کردم، نخل سرکش که زیر دست من بود به خاطر خوشخیالیام از کنترل خارج شد.
ریختم در پیش دریا آبروی خود، ولیک
صد صدف سیراب از گوهرفشانی شد ز من
هوش مصنوعی: من آبروی خود را به دریا سپردم، اما صدها صدف از زیبایی و ارزش من سیراب شدند.
چون گل رعنا درون خویش اندودم به خون
تا درین بستانسرا رنگ خزانی شد ز من
هوش مصنوعی: چون گل زیبا، درون خود را به خون آغشته کردم تا در این باغ، رنگ پاییزی از من پدیدار شود.
می کنم صائب قضا گر عمر کوتاهی نکرد
آنچه فوت از زندگی در شادمانی شد ز من
هوش مصنوعی: من اگرچه عمر کوتاهی دارم، اما به تقدیر ایمان دارم؛ زیرا آنچه از زندگیام از دست رفته، در شادی و خوشبختی بوده است.