غزل شمارهٔ ۶۰۸۰
صید دل زین بیش با موی میان خود مکن
کینه جوی من ستم بر ناتوان خود مکن
هر سر موی ترا دستی است در تسخیر دل
باز این تکلیف با موی میان خود مکن
کار فرمودن مروت کی بود بیمار را؟
غارت دلها به چشم ناتوان خود مکن
هر چه می آید به دست باد دستان، می رود
اعتماد دل به زلف دلستان خود مکن
از خدنگ انتقام آه مظلومان بترس
ای ستمگر تکیه بر زور کمان خود مکن
تخم راز از سنگ خارا می جهد همچون شرر
هیچ کس را محرم راز نهان خود مکن
عالمی در رهگذارت دل به کف استاده اند
از تغافل عالمی دل را زیان خود مکن
در چنین فصلی که هر خار از نزاکت چون گل است
خاطر(ی) مجروح از تیغ زبان خود مکن
گر هوای سیر عالم هست صائب در سرت
پا به دامن کش، سفر از آستان خود مکن
غزل شمارهٔ ۶۰۷۹: نیستی چون اهل معنی لب به دعوی وا مکنغزل شمارهٔ ۶۰۸۱: سرمه را هم محرم چشم سیاه خود مکن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صید دل زین بیش با موی میان خود مکن
کینه جوی من ستم بر ناتوان خود مکن
هوش مصنوعی: ای دل، بیشتر از این شکار نکن و با موی خود کسی را به زحمت نینداز. به یاد داشته باش که نسبت به من که ناتوان هستم، ظلم نکن.
هر سر موی ترا دستی است در تسخیر دل
باز این تکلیف با موی میان خود مکن
هوش مصنوعی: هر رشته موی تو، قدرتی دارد که دلها را تسخیر میکند. پس با موی خود این کار را نکن و اجازه نده که این قدرت باعث ایجاد دردسر شود.
کار فرمودن مروت کی بود بیمار را؟
غارت دلها به چشم ناتوان خود مکن
هوش مصنوعی: آیا میتوان به بیمار فرمان داد تا کار کند؟ با چشمی ناتوان، دلها را غارت نکن.
هر چه می آید به دست باد دستان، می رود
اعتماد دل به زلف دلستان خود مکن
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دست باد میرسد، از بین میرود؛ بنابراین به زلف محبوب خود اعتماد نکن.
از خدنگ انتقام آه مظلومان بترس
ای ستمگر تکیه بر زور کمان خود مکن
هوش مصنوعی: ای ستمگر، از انتقام مظلومان بترس؛ به قدرت و زور خود اتکا نکن.
تخم راز از سنگ خارا می جهد همچون شرر
هیچ کس را محرم راز نهان خود مکن
هوش مصنوعی: رازها مانند دانهای هستند که از سنگ سخت بیرون میجهند، همانطور که جرقهای از آتش تولید میشود. بنابراین، هیچکس را محرم به رازهای پنهان زندگیات نکن.
عالمی در رهگذارت دل به کف استاده اند
از تغافل عالمی دل را زیان خود مکن
هوش مصنوعی: اشخاصی در مسیر تو حضور دارند که دلشان را به عشق تو سپردهاند. به خاطر بیتوجهی آنها، تو آسیب نرسان به دل آنها.
در چنین فصلی که هر خار از نزاکت چون گل است
خاطر(ی) مجروح از تیغ زبان خود مکن
هوش مصنوعی: در این فصل زیبا که حتی خارها هم به لطافت گلها هستند، دل آزرده را با سخنان تند و تیز خود جریحهدار نکن.
گر هوای سیر عالم هست صائب در سرت
پا به دامن کش، سفر از آستان خود مکن
هوش مصنوعی: اگر تمایل به گشت و گذار در جهان داری، صائب، دامن خود را بگیر و از آستان خود دور نشو.