گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۷۷

صبح شد ساقی نقاب دختر رز برفکن
زان لب شیرین، نمک در دیده ساغر فکن
آتشی در دل ز عشق لاابالی برفروز
آرزوی خام را چون عود در مجمر فکن
صیقلی کن سینه خود را ز موج اشک و آه
دفتر آیینه را در پیش اسکندر فکن
جمع کن خار و خس این دشت را چون گردباد
در گریبان سپهر و دیده اختر فکن
از صدف آیین دشمن پروری را یاد گیر
تیغ اگر بارد به فرقت، از دهن گوهر فکن
شهپر سالک سبکباری است در راه طلب
هر که دستار ترا خواهد، به پایش سرفکن
نعل وارونی است هر موجی درین دریای خون
هر کجا بیم خطر افزون بود لنگر فکن
آرمیدن شعله را مغلوب خاکستر کند
رخنه ها در سینه افلاک، چون مجمر فکن
دولت بیدار در زیر سر افتادگی است
خواب در هر جا که سنگینی کند، لنگر فکن
تا مگر صائب چراغ کشته ات روشن شود
چند روزی در گریبان خواب را اخگر فکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح شد ساقی نقاب دختر رز برفکن
زان لب شیرین، نمک در دیده ساغر فکن
هوش مصنوعی: صبح شده و ای ساقی، نقاب زیبای دختر به گلبرگ‌های سفیدش را کنار بزن. از آن لب شیرینش، مقداری نمک در چشم ساغر بریز.
آتشی در دل ز عشق لاابالی برفروز
آرزوی خام را چون عود در مجمر فکن
هوش مصنوعی: آتش شعله‌وری در دل به خاطر عشق کسی بی‌پروا روشن کن، آرزوهای ناپخته‌ات را مثل چوبی در آتش بسوزان.
صیقلی کن سینه خود را ز موج اشک و آه
دفتر آیینه را در پیش اسکندر فکن
هوش مصنوعی: سینه‌ات را از اشک و آه پاک کن و سپس دفتر آینه را در برابر اسکندر قرار بده.
جمع کن خار و خس این دشت را چون گردباد
در گریبان سپهر و دیده اختر فکن
هوش مصنوعی: این شعر به معنای جمع‌آوری و انباشتن خار و علف‌های هرز از دشت است، به‌گونه‌ای که گویی طوفانی به وجود آمده و آسمان و ستاره‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در واقع، شاعری با استفاده از این تصویر، به قدرت و شدت عمل در ایجاد تغییر اشاره می‌کند.
از صدف آیین دشمن پروری را یاد گیر
تیغ اگر بارد به فرقت، از دهن گوهر فکن
هوش مصنوعی: از صدف بیاموز چگونه دشمنی را مدیریت کنیم، اگر در زمان جدایی بر سر آید، از دهن گوهر خود دور نیفکن.
شهپر سالک سبکباری است در راه طلب
هر که دستار ترا خواهد، به پایش سرفکن
هوش مصنوعی: پرهای مرغی که در سفر است، نماد سبکی و آزادگی او در جستجوی حقیقت است. هر کسی که به دنبال عزت و رفیع‌بودن است، باید حاضر باشد تا در برابر دیگران تواضع کند و به آن‌ها احترامی شایسته بگذارد.
نعل وارونی است هر موجی درین دریای خون
هر کجا بیم خطر افزون بود لنگر فکن
هوش مصنوعی: هر موجی در این دریای خون مانند نعل وارونه‌ای است، بنابراین هر جا که خطر بیشتری احساس شود، باید لنگر بیندازیم و توقف کنیم.
آرمیدن شعله را مغلوب خاکستر کند
رخنه ها در سینه افلاک، چون مجمر فکن
هوش مصنوعی: آرامش شعله را خاکستر تحت تأثیر قرار می‌دهد و داغی آسمان‌ها را در دل خود می‌پذیرد، مانند فشاری که در کوره ایجاد می‌شود.
دولت بیدار در زیر سر افتادگی است
خواب در هر جا که سنگینی کند، لنگر فکن
هوش مصنوعی: خوشبختی و prosperity در زمان‌هایی که به نظر می‌رسد در حال خواب و سکون هستیم، در زیر سطح وجود دارد. هر جا که فشار و سنگینی وجود داشته باشد، می‌تواند نقطه‌ای برای شروع و استقرار باشد.
تا مگر صائب چراغ کشته ات روشن شود
چند روزی در گریبان خواب را اخگر فکن
هوش مصنوعی: برای مدتی، از خواب غفلت بیدار شو و به یاد عزیز از دست رفته‌ات باش، تا شعله‌ای از عشق و یاد او در دل‌ات زنده شود.