گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۶۹

بهر معنی های رنگین لفظ را پرداز کن
باده شیراز را در شیشه شیراز کن
بوی گل در غنچه سربسته ایمن از صباست
لب ببند از گفتگو، خون در دل غماز کن
آبرو را در عوض دریادلان گوهر دهند
پیش ابر نوبهاران چون صدف لب باز کن
از بصیرت ترک دنیا سهل و آسان می شود
بهر پوشیدن، درین هنگامه چشمی باز کن
از هوس ها قالب خود را تهی چون ساختی
بر میان گلرخان چون بهله دست انداز کن
زود دلگیر از تماشای چمن خواهی شدن
در حریم بیضه سامان پر پرواز کن
راه بی پایان خود تا کنی یک نعره وار
خرده جان را سپند شعله آواز کن
از نیاز پست فطرت ناز مردم می کشی
بی نیازی پیشه خود کن، به عالم ناز کن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهر معنی های رنگین لفظ را پرداز کن
باده شیراز را در شیشه شیراز کن
هوش مصنوعی: برای بیان زیبایی‌های معنوی و عشق، کلام را با ظرافت و زیبایی بیارایید، مانند اینکه شراب شیراز را در ظرفی از خود شیراز قرار دهید.
بوی گل در غنچه سربسته ایمن از صباست
لب ببند از گفتگو، خون در دل غماز کن
هوش مصنوعی: عطر گل در غنچه‌ای که هنوز باز نشده در برابر نسیم محفوظ است. بهتر است سکوت کنی و از صحبت کردن دوری کنی، زیرا دل تو پر از غم است و نباید آن را فاش کنی.
آبرو را در عوض دریادلان گوهر دهند
پیش ابر نوبهاران چون صدف لب باز کن
هوش مصنوعی: آبرو را به بهای افرادی شجاع و دلیر می‌فروشند، مانند صدفی که در برابر باران بهار، دهانش را باز می‌کند تا گوهرهایش را نشان دهد.
از بصیرت ترک دنیا سهل و آسان می شود
بهر پوشیدن، درین هنگامه چشمی باز کن
هوش مصنوعی: با درک و بینش عمیق، رها شدن از دنیای مادی و دلبستگی به آن ساده‌تر می‌شود. در این شرایط، باید چشمانت را بگشایی و دنیا را به طور واقعی ببینی.
از هوس ها قالب خود را تهی چون ساختی
بر میان گلرخان چون بهله دست انداز کن
هوش مصنوعی: وقتی از خواسته‌ها و آرزوهای خود رها شدی و خود را خالی کردی، در میان زیبایی‌ها و دل‌فریب‌ها مانند پرنده‌ای باش که به آرامی در هوا حرکت می‌کند و به زندگی‌ات لطافت و زیبایی می‌بخشد.
زود دلگیر از تماشای چمن خواهی شدن
در حریم بیضه سامان پر پرواز کن
هوش مصنوعی: به زودی از دیدن زیبایی‌های طبیعت ناراحت خواهی شد، پس باید بی‌پروا و آزاد مانند پرنده‌ای در آسمان پرواز کنی.
راه بی پایان خود تا کنی یک نعره وار
خرده جان را سپند شعله آواز کن
هوش مصنوعی: برای ادامه دادن به مسیر بی‌پایان خود، به یک فریاد نیاز داری که جان کوچکت را مانند شعله‌ای مقدس به آواز درآورد.
از نیاز پست فطرت ناز مردم می کشی
بی نیازی پیشه خود کن، به عالم ناز کن
هوش مصنوعی: اگر از نیاز و خواهش‌های پایین و ناپسند انسان‌ها فاصله بگیری و خود را در موقعیتی مستقل و بی‌نیاز قرار دهی، می‌توانی با سرافرازی و ناز در دنیای خود زندگی کنی.