گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۶۶

روز چون روشن شود زان روی انور یاد کن
شب چو گردد تیره زان زلف معنبر یاد کن
صبح با خورشید تابان چون شود دست و بغل
از بیاض گردن و رخسار دلبر یاد کن
می توان کردن به عادت زهر را شیرین چو قند
در حیات از مرگ تلخ خود مکرر یاد کن
چون به بالین سر نهی یادآور از خشت لحد
چون برآری سر ز خواب از صبح محشر یاد کن
پیشتر زان کز فراموشان کند گردون ترا
گاه گاه از دوستان نیک محضر یاد کن
ای که چون خم تا به گردن در میان باده ای
از خمارآلودگان گاهی به ساغر یاد کن
وقت سیر برق و باران، ای بهار زندگی
از دهان خشک ما و دیده تر یاد کن
ای که ساغر می زنی چون خضر از آب حیات
از دل گرم و لب خشک سکندر یاد کن
این جواب آن غزل صائب که ملا گفته است
چون ببینی آفتاب از روی دلبر یاد کن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز چون روشن شود زان روی انور یاد کن
شب چو گردد تیره زان زلف معنبر یاد کن
هوش مصنوعی: زمانی که روز روشن می‌شود، به زیبایی آن روی دل‌انگیز فکر کن و وقتی که شب تاریک می‌شود، به زلف‌های خوشبو و دلنواز فکر کن.
صبح با خورشید تابان چون شود دست و بغل
از بیاض گردن و رخسار دلبر یاد کن
هوش مصنوعی: صبح که با تابش ملایم آفتاب همراه می‌شود، به یاد بیاور که چطور گردن و صورت دلبر با رنگ روشنی دیده می‌شود.
می توان کردن به عادت زهر را شیرین چو قند
در حیات از مرگ تلخ خود مکرر یاد کن
هوش مصنوعی: می‌توان با عادت کردن به سختی‌ها و مشکلات، آن‌ها را به چیزی شیرین و دلپذیر تبدیل کرد. در زندگی، همیشه به یاد مرگ تلخ خود باش و سعی کن با آن کنار بیایی.
چون به بالین سر نهی یادآور از خشت لحد
چون برآری سر ز خواب از صبح محشر یاد کن
هوش مصنوعی: وقتی که بر بالین مرگ می‌روی، به یاد بیاور که مثل خاک قبر است و وقتی از خواب بیدار می‌شوی، به یاد روز قیامت بیفت.
پیشتر زان کز فراموشان کند گردون ترا
گاه گاه از دوستان نیک محضر یاد کن
هوش مصنوعی: قبل از آنکه زمان تو را به فراموشی بسپارد، گاه‌به‌گاه از دوستان خوبت یاد کن و در کنار آنها باش.
ای که چون خم تا به گردن در میان باده ای
از خمارآلودگان گاهی به ساغر یاد کن
هوش مصنوعی: ای کسی که مانند خم، تا گردن در باده غرق شده‌ای، گاهی به یاد خمارآلودگان هم باش و ساغر (جام شراب) را در نظر بیاور.
وقت سیر برق و باران، ای بهار زندگی
از دهان خشک ما و دیده تر یاد کن
هوش مصنوعی: در زمان بارش باران و طوفان، ای بهار زندگی، ما را از زبان خشک‌مان و چشم‌های ترمان به یاد داشته باش.
ای که ساغر می زنی چون خضر از آب حیات
از دل گرم و لب خشک سکندر یاد کن
هوش مصنوعی: ای کسی که مثل خضر، نوشیدنی را به دست می‌کنی، از آب حیات بهره می‌بری، به یاد دل گرم و لب خشک سکندر باش.
این جواب آن غزل صائب که ملا گفته است
چون ببینی آفتاب از روی دلبر یاد کن
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی آفتاب را می‌بینی، به یاد محبوب خود باش و احساسات خود را نسبت به او در خاطر بیاور.