غزل شمارهٔ ۶۰۶۰
با توانایی به اهل فقر استغنا مزن
عاجزان را دستگیری کن، به دولت پا مزن
با قضای آسمانی چاره جز تسلیم نیست
در محیط بیکران زنهار دست و پا مزن
جز در دل نیست امید گشاد از هیچ در
می توان بر سینه زد تا سنگ، بر درها مزن
با قد خم نیست لایق حلقه هر در شدن
زینهار این حلقه را جز بر در دلها مزن
تا برآید از گریبانت به یکدم آفتاب
دست خود چون صبح جز بر دامن شبها مزن
گر طمع داری که گردد سینه ات کان گهر
تیغ اگر چون کوه بارد بر سرت، سر وا مزن
تا نسازی جمع دل از فکر زاد آخرت
پشت پا چون سالکان خام بر دنیا مزن
از در پوشیده برگردند مهمانان غیب
بخیه از خواب گران بر دیده بینا مزن
عالمی را از نفس چون می توانی داد جان
مهر خاموشی به لب در مهد چون عیسی مزن
تا نگیرد خوشه اشک ندامت دامنت
دست بر هر شاخ همچو تاک بی پروا مزن
بر سیه چشمان مگردان سرخ صائب چشم خویش
کاسه در خون جگر چون لاله حمرا مزن
غزل شمارهٔ ۶۰۵۹: نیستی کوه گران، بر سیر پشت پا مزنغزل شمارهٔ ۶۰۶۱: حلقه بر هر در چو خورشید سبک لنگر مزن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با توانایی به اهل فقر استغنا مزن
عاجزان را دستگیری کن، به دولت پا مزن
هوش مصنوعی: به افرادی که به توانایی و قدرت دست یافتهاند، به کسانی که در فقر و نیاز قرار دارند، بیاعتنا نباشند و به آنها کمک کنند. موفقیت و ثروت نباید باعث برتریجویی و بیمهری به دیگران شود.
با قضای آسمانی چاره جز تسلیم نیست
در محیط بیکران زنهار دست و پا مزن
هوش مصنوعی: با وضعیت و تقدیر آسمانی، راهی جز قبول و تسلیم وجود ندارد؛ در دنیای وسیع و نامحدود، بهتر است از تلاش بیفایده خودداری کنی.
جز در دل نیست امید گشاد از هیچ در
می توان بر سینه زد تا سنگ، بر درها مزن
هوش مصنوعی: امید برای گشایش و رهایی تنها در دل وجود دارد و نمیتوان با ضربه زدن به درهای بیرونی به نتیجهای رسید. به جای اتکا به درها و موانع ظاهری، باید به درون خود مراجعه کنیم.
با قد خم نیست لایق حلقه هر در شدن
زینهار این حلقه را جز بر در دلها مزن
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که انسانی با قامت خمیده و ناپسند، شایسته ورود به حلقههای خاص نیست. به همین دلیل، از آن شخص خواسته میشود که این حلقه را فقط بر دلها نکو نهد و نه بر درهای دیگر. به عبارتی، ارزش و لیاقت شخص باید در دلها سنجیده شود، نه بر اساس ظواهر.
تا برآید از گریبانت به یکدم آفتاب
دست خود چون صبح جز بر دامن شبها مزن
هوش مصنوعی: تا زمانی که آفتاب از گریبانت سربرآورد و یک آن روشنایی به تو ببخشد، دستت را همچون صبح به دامن شب نزن.
گر طمع داری که گردد سینه ات کان گهر
تیغ اگر چون کوه بارد بر سرت، سر وا مزن
هوش مصنوعی: اگر امید داری که دل تو مانند گوهری ارزشمند شود، نباید در برابر مشکلات و سختیها سر خم کنی و تسلیم شوی. به جای این کار، باید با قدرت و استقامت برخورد کنی و اجازه ندهی که مشکلات تو را بشکنند.
تا نسازی جمع دل از فکر زاد آخرت
پشت پا چون سالکان خام بر دنیا مزن
هوش مصنوعی: باید دل خود را از نگرانیهای دنیا خالی کنی و به فکر آخرت باشی. چون اگر به دنیا دل بستی، مانند افرادی بیخبر از حقیقت، به بیراهه خواهی رفت.
از در پوشیده برگردند مهمانان غیب
بخیه از خواب گران بر دیده بینا مزن
هوش مصنوعی: مهمانان غیبی که وارد میشوند، به آرامی و به دور از چشمها میآیند. پس از آن، به بیدار شدن از خواب سنگین و غفلت توجه کن و دیدگاهی روشن داشته باش.
عالمی را از نفس چون می توانی داد جان
مهر خاموشی به لب در مهد چون عیسی مزن
هوش مصنوعی: اگر میبینی که کسی از نفس خود مانند یک عالم بزرگ، جانش را میگیرد، چرا باید مهر سکوت را بر لبان خود بگذاری؟ مثل عیسی در گهواره، صحبت نکن و زبانت را بند نکن.
تا نگیرد خوشه اشک ندامت دامنت
دست بر هر شاخ همچو تاک بی پروا مزن
هوش مصنوعی: تا زمانی که دچار پشیمانی و اندوه نشوی، هرگز به سراغ چیزهایی که برایت خوشایند نیست نرو و از هر شاخهای به راحتی نچَین.
بر سیه چشمان مگردان سرخ صائب چشم خویش
کاسه در خون جگر چون لاله حمرا مزن
هوش مصنوعی: به سیاهچشمان نگاه نکن، ای صائب، چرا که چشم خود را در خون دل مانند گلهای قرمز مکن.