غزل شمارهٔ ۶۰۴۹
چند سرگردان درین دریای بی لنگر شدن؟
چون حباب از پرده ای در پرده دیگر شدن
لامکانی شو، ز دار و گیر چرخ آسوده شو
تا به کی چون عود خواهی خرج این مجمر شدن؟
از بصیرت نیست در دامان ابر آویختن
قطره را تا هست ممکن در صدف گوهر شدن
گر نریزی آبروی خویش پیش هر خسیس
در همین جا می توان سیراب از کوثر شدن
پیرو از زخم زبان اعتراض آسوده است
شمع در هر گام سر می بازد از رهبر شدن
از کشاکش نیست فارغ نخل تا دارد ثمر
ایمن است از سنگ طفلان بید از بی بر شدن
نیست مفلس را ز قرب اغنیا جز پیچ و تاب
رشته از گوهر ندارد بهره جز لاغر شدن
ابر عالمگیر غفران گر نگردد پرده پوش
سخت رسوایی است در هنگامه محشر شدن
خودنمایی مانع است از چشمه حیوان ترا
چند چون آیینه سد راه اسکندر شدن؟
زندگانی بر مراد اهل عالم مشکل است
دردسر بسیار دارد صاحب افسر شدن
نیست صائب صید فرقه را دعای جوشنی
در کمینگاه حوادث، بهتر از لاغر شدن
غزل شمارهٔ ۶۰۴۸: چون توان قانع به پیغام از لب دلبر شدن؟غزل شمارهٔ ۶۰۵۰: گر تو ای سرو روان خواهی هم آغوشم شدن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند سرگردان درین دریای بی لنگر شدن؟
چون حباب از پرده ای در پرده دیگر شدن
هوش مصنوعی: چند بار میتوان در این دریای بیپناهی سرگردان بود؟ مانند حبابی که از پردهای به پردهای دیگر تغییر مکان میدهد.
لامکانی شو، ز دار و گیر چرخ آسوده شو
تا به کی چون عود خواهی خرج این مجمر شدن؟
هوش مصنوعی: به بیمکانی برس و از چنگال و مشکلات زندگی رهایی یاب، تا چه زمانی میخواهی مانند چوب عودی، سوخت و صرف این آتشگاه شوی؟
از بصیرت نیست در دامان ابر آویختن
قطره را تا هست ممکن در صدف گوهر شدن
هوش مصنوعی: نمیتوان به سادگی انتظار داشت که قطرهای در آغوش ابر به گوهر تبدیل شود. برای تبدیل شدن به چیز باارزشی، باید شرایط مناسب و خاصی وجود داشته باشد.
گر نریزی آبروی خویش پیش هر خسیس
در همین جا می توان سیراب از کوثر شدن
هوش مصنوعی: اگر آبرویت را برای افراد بیارزش فدای آنها نکنی، میتوانی در همین دنیا از نعمتهای فراوان و خیرات بهرهمند شوی.
پیرو از زخم زبان اعتراض آسوده است
شمع در هر گام سر می بازد از رهبر شدن
هوش مصنوعی: پیرو از انتقادات و سخنان تند دیگران بینیاز و راحت است و مانند شمعی که در هر قدم میسوزد، کیفیت رهبری را بهدست میآورد.
از کشاکش نیست فارغ نخل تا دارد ثمر
ایمن است از سنگ طفلان بید از بی بر شدن
هوش مصنوعی: نخل تا زمانی که میوه ندهد، از کشمکش و مبارزه دور نیست و تا زمانی که میوهاش را ندهد، از خطرات و آسیبهای بچهها در امان نخواهد بود. در واقع، بیثمر بودنش او را در معرض مشکلات قرار میدهد.
نیست مفلس را ز قرب اغنیا جز پیچ و تاب
رشته از گوهر ندارد بهره جز لاغر شدن
هوش مصنوعی: فقرای واقعی از نزد ثروتمندان هیچ جز تلاطم و رنج ندارند و از جواهرات نیز تنها به کاهش و نازکی خود میرسند.
ابر عالمگیر غفران گر نگردد پرده پوش
سخت رسوایی است در هنگامه محشر شدن
هوش مصنوعی: اگر رحمت و بخشش الهی شامل حال کسی نشود، پردهپوشی در برابر گناهانش باقی نخواهد ماند و در روز قیامت به شدت رسوا خواهد شد.
خودنمایی مانع است از چشمه حیوان ترا
چند چون آیینه سد راه اسکندر شدن؟
هوش مصنوعی: خودشان را نمایش دادن باعث میشود که نتوانند به تواناییهای واقعی خود دست یابند. مانند اینکه آینه مانع حرکت اسکندر میشود، خودنمایی نیز راه پیشرفت را میبندد.
زندگانی بر مراد اهل عالم مشکل است
دردسر بسیار دارد صاحب افسر شدن
هوش مصنوعی: زندگی برای مردم جهان آسان نیست و با دردسرهای زیادی همراه است تا کسی به مقام و مرتبهای بالا دست یابد.
نیست صائب صید فرقه را دعای جوشنی
در کمینگاه حوادث، بهتر از لاغر شدن
هوش مصنوعی: صائب میگوید که در میان سختیها و اتفاقات ناگوار، دعا و نیایش برای بهبود اوضاع به اندازه لاغر شدن از درد و رنج موثر نیست. در واقع، شرایط و حوادث گاه چارهساز و بیشتر بر ذهن و روح انسان تأثیر میگذارند تا روشهای فیزیکی و ظاهری.