غزل شمارهٔ ۶۰۴۴
در حضور بلبلان خاموش می باید شدن
همچو شاخ گل سراپا گوش می باید شدن
تا به اندک فرصتی گنجینه گوهر شوی
چون صدف در بحر هستی گوش می باید شدن
گر زبان آتشین چون شمع داری در دهن
پیش صبح خوش نفس خاموش می باید شدن
می کند کار نمک در باده اظهار شعور
چون به مستان می رسی بیهوش می باید شدن
مهر خاموشی به لب زن چون نداری معرفت
بر سر خوان تهی سرپوش می باید شدن
چشم اگر داری که خواب سیر در منزل کنی
زیر هر بار گرانی دوش می باید شدن
در بهار نوجوانی عشق ورزیدن خوش است
آتشی تا هست صرف جوش می باید شدن
گرچه نتوان گرد آن ماه تمام از شرم گشت
هاله آسا جمله تن آغوش می باید شدن
جاده های نیش صائب منتهی گردد به نوش
در جهان قانع به نیش از نوش می باید شدن
غزل شمارهٔ ۶۰۴۳: خانه سوز و آشیان پرداز می باید شدنغزل شمارهٔ ۶۰۴۵: پیش مستان از خرد بیگانه می باید شدن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در حضور بلبلان خاموش می باید شدن
همچو شاخ گل سراپا گوش می باید شدن
هوش مصنوعی: در کنار بلبلان، باید ساکت و آرام بود و مانند شاخهای از گل، به همه چیز باید توجه کرد و شنوا بود.
تا به اندک فرصتی گنجینه گوهر شوی
چون صدف در بحر هستی گوش می باید شدن
هوش مصنوعی: در فرصتی کوتاه، باید تلاش کنی تا مانند صدفی در دریا، ارزشمند و پرگوهر شوی؛ برای این کار، لازم است گوش به شنیدن و یادگیری داشته باشی.
گر زبان آتشین چون شمع داری در دهن
پیش صبح خوش نفس خاموش می باید شدن
هوش مصنوعی: اگر زبانت مانند شعلهی آتشین است، باید پیش از سپیدهدم با نفسهای شیرین و دلنشین، خاموش شوی.
می کند کار نمک در باده اظهار شعور
چون به مستان می رسی بیهوش می باید شدن
هوش مصنوعی: وقتی در جمع مستان قرار میگیری، باید خود را تسلیم حال و هوای آنجا کنی و حتی اگر به خاطر مصرف شراب کمی بیهوش شوی، این مسئله را نادیده بگیری. در این جمع، نباید خود را جدی بگیری یا به نشان دادن شعور و دانایی بپردازی، بلکه باید بگذارید که لذت لحظه را بچشی.
مهر خاموشی به لب زن چون نداری معرفت
بر سر خوان تهی سرپوش می باید شدن
هوش مصنوعی: اگر در زندگیات آگاهی و دانشی نداری، بهتر است سکوت کنی و حرفی نزنی، چون در جمعی که فاقد دانش است، نیازی به افشای نادانیات نیست.
چشم اگر داری که خواب سیر در منزل کنی
زیر هر بار گرانی دوش می باید شدن
هوش مصنوعی: اگر دیدی و بصیرتی داری، باید با چشمانی باز و متمرکز به زندگی نگاه کنی و در مواجهه با سختیها و مشکلات، تحمل و صبوری به خرج دهی.
در بهار نوجوانی عشق ورزیدن خوش است
آتشی تا هست صرف جوش می باید شدن
هوش مصنوعی: در فصل جوانی، ابراز عشق بسیار لذتبخش است. زمانی که شور و شوق وجود دارد، باید به طور کامل در این احساس غوطهور شد.
گرچه نتوان گرد آن ماه تمام از شرم گشت
هاله آسا جمله تن آغوش می باید شدن
هوش مصنوعی: هرچند که نمیتوان به جایگاه آن ماه کامل از شرم رسید، اما به طور کلی باید تمام وجود را به آغوشش درآورد.
جاده های نیش صائب منتهی گردد به نوش
در جهان قانع به نیش از نوش می باید شدن
هوش مصنوعی: اگر در دنیا به طعم تلخ و بدیهای زندگی عادت کنیم، در نهایت باید پذیرای لذتها و چیزهای خوب باشیم. باید از تجربههای تلخ گذشته عبرت بگیریم تا به خوشیها دست پیدا کنیم.