غزل شمارهٔ ۶۰۳۸
چیست دانی عشقبازی، بی سخن گویا شدن
چشم پوشیدن ز غیر حق، به حق بینا شدن
سر به جیب خود فرو بردن، برآوردن ز عرش
پای در دامن کشیدن، آسمان پیما شدن
سنگ طفلان لوح خاک خویش کردن وقت شام
صبحدم از زیر سنگ کودکان پیدا شدن
با دد و دام جهان مانند مجنون ساختن
صاف با خلق جهان چون سینه صحرا شدن
با دد و دام جهان مانند مجنون ساختن
صاف با خلق جهان چون سینه صحرا شدن
با کمال آشنایی، زیستن بیگانه وار
در میان جمع از همصحبتان تنها شدن
زین بیابان می برم خود را برون چون گردباد
بیش ازین نتوان غبار خاطر صحرا شدن
عاشقان را تا فنا از شادی و غم چاره نیست
سیل را پست و بلندی هست تا دریا شدن
شاهباز طبع ملا بال هر جا وا کند
فکر صائب را علاجی نیست جز عنقا شدن
غزل شمارهٔ ۶۰۳۷: بخیه تا کی بر لباس تن ز آب و نان زدن؟غزل شمارهٔ ۶۰۳۹: استخوان من اگر رزق هما خواهد شدن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چیست دانی عشقبازی، بی سخن گویا شدن
چشم پوشیدن ز غیر حق، به حق بینا شدن
هوش مصنوعی: عشقبازی به معنای عشقورزی و صمیمیت واقعی است. در این مسیر، کسی که عشق واقعی را میفهمد، بدون نیاز به گفتار و بیان، با نگاه خود میتواند احساساتش را منتقل کند. این فرد به واسطه دوری از حواشی و تعلقات دنیوی، بصیرت و درک عمیقتری نسبت به حقیقت پیدا میکند.
سر به جیب خود فرو بردن، برآوردن ز عرش
پای در دامن کشیدن، آسمان پیما شدن
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای آن است که فردی به درون خود و دنیای درونیاش پناه میبرد و از این حالت، قدرتی به دست میآورد که میتواند فراتر از محدودیتها و موانع عادی اطرافش را فراموش کند و به آسمانها و بالاترین نقاط دست یابد. این توصیف نشاندهنده یک سفر روحی و معنوی است که فرد در آن تواناییهای جدیدی را کشف میکند و به اوج میرسد.
سنگ طفلان لوح خاک خویش کردن وقت شام
صبحدم از زیر سنگ کودکان پیدا شدن
هوش مصنوعی: کودکان در زمان شام و صبح زود زیر سنگها پنهان شده و با آمدن شب، نشانههای آنها نمایان میشود.
با دد و دام جهان مانند مجنون ساختن
صاف با خلق جهان چون سینه صحرا شدن
هوش مصنوعی: زندگی در کنار انسانها و موجودات دیگر، مانند مجنون به عشق دچار شدن است و باید با دل صاف و بیآلایش به تعامل با دیگران پرداخته و همچون دشت وسیع و بیوقفه، دل بزرگ و آزاد داشت.
با دد و دام جهان مانند مجنون ساختن
صاف با خلق جهان چون سینه صحرا شدن
هوش مصنوعی: انسان باید با موجودات و طبیعت به صورت هماهنگ و آزاد برخورد کند، به گونهای که در ارتباط با دیگران، مثل یک مجنون مستقل و بیقید و بند باشد. در این حالت، او باید قادر باشد تا احساسات و درونش را پاک و بیغل و غش مانند سینهی صاف صحرا نشان دهد.
با کمال آشنایی، زیستن بیگانه وار
در میان جمع از همصحبتان تنها شدن
هوش مصنوعی: زندگی کردن در میان دیگران در حالی که احساس غریبگی میکنی و از آنها دور هستی، حتی اگر به خوبی آنها را بشناسی، میتواند به تنهایی و جدایی انسان بینجامد.
زین بیابان می برم خود را برون چون گردباد
بیش ازین نتوان غبار خاطر صحرا شدن
هوش مصنوعی: از این بیابان میخواهم خود را به بیرون ببرم، زیرا مانند گردباد دیگر نمیتوانم آشفتهام. نیاز ندارم که در دل صحرا غبار خویش را بیشتر کنم.
عاشقان را تا فنا از شادی و غم چاره نیست
سیل را پست و بلندی هست تا دریا شدن
هوش مصنوعی: عاشقان نمیتوانند از شادی و غم رهایی یابند، همانطور که سیل همیشه با بالا و پائین رفتن همراه است تا به دریا تبدیل شود.
شاهباز طبع ملا بال هر جا وا کند
فکر صائب را علاجی نیست جز عنقا شدن
هوش مصنوعی: اگر نبوغ و استعداد شخصیتی مانند یک شاهباز باشد که در هر جا پرواز کند، تفکر و اندیشه صائب نمیتواند کمکی به او کند، زیرا تنها راه حل برای او تبدیل شدن به موجودی افسانهای و نایاب است.
حاشیه ها
1394/03/03 18:06
ناشناس
سلام بیت چهارم تکرار شده
1400/10/03 22:01
abbas norouzi
یک بیت دو بار تکرار شده است