غزل شمارهٔ ۶۰۲۵
نیست از منصور اگر مستانه می گوید سخن
از زبان شمع این پروانه می گوید سخن
نیست گوش حق شنو، ورنه مسلسل همچو موج
نه صدف زان گوهر یکدانه می گوید سخن
غافل از سررشته آن گوهر یکدانه است
زاهدی کز سبحه صد دانه می گوید سخن
نیست گوش اهل عالم محرم اسرار عشق
زین سبب با خویشتن دیوانه می گوید سخن
شیشه ناموس خود را می زند بر کوه قاف
پیش خم هر کس که از پیمانه می گوید سخن
آب حیوان را به باد بی نیازی می دهد
بادپیمایی که بیدردانه می گوید سخن
صحبت پیر مغان بر نوجوانان بار نیست
چون پدر با کودکان طفلانه می گوید سخن
هر که را از هوشمندی هست در سر نشأه ای
چون به مستان می رسد، مستانه می گوید سخن
مهر بر لب زن که بر خامی دلیل ناطق است
باده چندانی که در میخانه می گوید سخن
کوه از یک حرف ناسنجیده می گردد سبک
وای بر آن کس که بی باکانه می گوید سخن
خار دیوار تو با نظارگی و باغبان
ز دل آزاری به یک دندانه می گوید سخن
هر که از آب حرام رشوت آبستن نشد
تیغ اگر باشد طرف، مردانه می گوید سخن
هر که دارد صائب از حال گرانباران خبر
با گرانجانان سبکروحانه می گوید سخن
غزل شمارهٔ ۶۰۲۴: دل مدام از خط و زلف یار می گوید سخنغزل شمارهٔ ۶۰۲۶: هر که باشد چون قلم از سینه چاکان سخن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیست از منصور اگر مستانه می گوید سخن
از زبان شمع این پروانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: اگر منصور (به عنوان یک شخصیت یا نماد) سخن میگوید که مستانه و سرشار از شوق و اشتیاق است، در واقع از زبان شمع، این پروانه به عشق و جذابیت میپردازد. این یعنی که آنچه در حال بیان است، نشاندهندهی عشق، نور و جاذبه در دنیای احساسات و زیباییهاست.
نیست گوش حق شنو، ورنه مسلسل همچو موج
نه صدف زان گوهر یکدانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: اگر گوش حقیقت شنوا بود، مانند موج، و نه مانند صدف، سخن گوهر یکدانه را درمییافت.
غافل از سررشته آن گوهر یکدانه است
زاهدی کز سبحه صد دانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: زاهدی که درباره دانههای تسبیحش صحبت میکند، از حقیقت و اصل وجود آن گوهر ناب بیخبر و غافل است.
نیست گوش اهل عالم محرم اسرار عشق
زین سبب با خویشتن دیوانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: اهل دنیا به رازهای عشق آگاه نیستند، به همین دلیل دیوانه به تنهایی با خود درباره این موضوع سخن میگوید.
شیشه ناموس خود را می زند بر کوه قاف
پیش خم هر کس که از پیمانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: شیشهای که نماد آبرو و حیثیت است، در مقابل کوه قاف شکسته میشود و این اتفاق به دلیل سخنان کسانی است که درباره پیمانه یا شراب صحبت میکنند. این به نوعی نشاندهنده این است که در دنیای امروز، بعضی از سخنان یا رفتارها میتوانند تأثیرات عمیقی بر آبرو و اعتبار افراد داشته باشند.
آب حیوان را به باد بی نیازی می دهد
بادپیمایی که بیدردانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: آب حیات به انسانها احساس خودکفایی و بینیازی میبخشد، مانند کلامی که از یک فرد بیدرد و بیغمی برمیآید.
صحبت پیر مغان بر نوجوانان بار نیست
چون پدر با کودکان طفلانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: گفتوگوهای افراد بزرگ و با تجربه برای جوانان خیلی سنگین و پیچیده نیست، مانند اینکه پدر با فرزندان کوچک خود به زبان ساده و کودکانه صحبت میکند.
هر که را از هوشمندی هست در سر نشأه ای
چون به مستان می رسد، مستانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: هر کس که در سر خود اندیشه و هوش دارد، وقتی به جمع مستان میپیوندد، با شور و شوق حرف میزند.
مهر بر لب زن که بر خامی دلیل ناطق است
باده چندانی که در میخانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: دوست داشتن و محبت را باید پنهان کرد، چون گاهی زبان خاموش بهتر از کلمات نادان است. در واقع، نیازی به گفتن همه چیز نیست، چرا که شراب و می در میخانه خود به خوبی حرفها را میزنند.
کوه از یک حرف ناسنجیده می گردد سبک
وای بر آن کس که بی باکانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: کوه با یک کلمه نادرست و ناپخته دچار تغییر و سبکی میشود. وای بر کسی که بیتوجه و بیپروا صحبت میکند.
خار دیوار تو با نظارگی و باغبان
ز دل آزاری به یک دندانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: خاری که بر دیوار تو است، با تماشاگری حرف میزند و باغبان به خاطر دلمشغولیاش، تنها با یک دندانه از آن سخن میگوید.
هر که از آب حرام رشوت آبستن نشد
تیغ اگر باشد طرف، مردانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: هر کسی که از مال حرام و رشوت بهرهمند نمیشود، حتی اگر در شرایط خطرناک هم قرار بگیرد، با شجاعت و صداقت سخن میگوید.
هر که دارد صائب از حال گرانباران خبر
با گرانجانان سبکروحانه می گوید سخن
هوش مصنوعی: هر کسی که از وضعیت افراد سنگیندل و زجرکشیده آگاه باشد، با کسانی که روحیه سبکی دارند و آسانگیر هستند، راحت و بیپروایی صحبت میکند.
حاشیه ها
1403/03/18 21:06
احمدرضا نظری چروده
این بیت صائب تبریزی دراین غزل میتواندشاه بیت غزل باشد
هر که از آب حرام رشوت آبستن نشد
تیغ اگر باشد طرف، مردانه می گوید سخن
آبستن شدن ازکسی با رشوت
مجازا رشوه نهانی گرفتن ازاو