غزل شمارهٔ ۶۰۰۶
پیش اهل دل ادب منظور باید داشتن
با کمال قرب خود را دور باید داشتن
سر نباید تافتن از گفتگوی حق به تیغ
پاس حرف خویش چون منصور باید داشتن
چشم شور از نعمت فردوس لذت می برد
درد و داغ عشق را مستور باید داشتن
گریه کردن پیش بی دردان ندارد حاصلی
تخم را پاس از زمین شور باید داشتن
تا به شیرینی سرآید روزگار زندگی
نفس را قانع به تلخ و شور باید داشتن
برنمی آید دل نازک به استیلای عشق
شیشه را پاس از می پر زور باید داشتن
در چنین عهدی که از روشندلان آثار نیست
در بغل آیینه را مستور باید داشتن
از فروغ هر شراری سوختن دون همتی است
شرمی از روی چراغ طور باید داشتن
چشم او در روزگار خط قیامت می کند
در بهاران مست را معذور باید داشتن
گر بود روی زمین در حلقه فرمان تو
چون سلیمان دست پیش مور باید داشتن
شمع اگر صائب صلای گرد سرگشتن دهد
خاطر پروانه را منظور باید داشتن
غزل شمارهٔ ۶۰۰۵: نیست معشوقی همین زلف چلیپا داشتنغزل شمارهٔ ۶۰۰۷: پیچ و تاب عشق را نتوان ز جان برداشتن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش اهل دل ادب منظور باید داشتن
با کمال قرب خود را دور باید داشتن
هوش مصنوعی: برای کسانی که دلهای پاک و شفاف دارند، باید با ادب و احترام رفتار کرد و در عین حال باید خود را از آنها دور نگه داشت تا نزدیکی به آنان موجب غرور یا خودخواهی نشود.
سر نباید تافتن از گفتگوی حق به تیغ
پاس حرف خویش چون منصور باید داشتن
هوش مصنوعی: انسان نباید از صحبت در مورد حق و حقیقت بترسد و باید با شجاعت از باورهای خود دفاع کند، همانطور که منصور (حلاج) این کار را کرده است.
چشم شور از نعمت فردوس لذت می برد
درد و داغ عشق را مستور باید داشتن
هوش مصنوعی: چشمی که حسادت میورزد از نعمتهای بهشتی بهره میبرد، اما باید در دل خود درد و رنج عشق را پنهان کند.
گریه کردن پیش بی دردان ندارد حاصلی
تخم را پاس از زمین شور باید داشتن
هوش مصنوعی: گریه و زاری در برابر افرادی که نسبت به مشکلات بیتوجه هستند، نتیجهای نخواهد داشت. باید برای رشد و بهبودی، از زمینهای نامناسب دوری کرد و به زمینهای مناسب توجه کرد.
تا به شیرینی سرآید روزگار زندگی
نفس را قانع به تلخ و شور باید داشتن
هوش مصنوعی: برای اینکه روزهای زندگی با شیرینی سپری شوند، باید توانایی پذیرش تلخیها و چشیدن طعمهای تلخ و شور را داشته باشی.
برنمی آید دل نازک به استیلای عشق
شیشه را پاس از می پر زور باید داشتن
هوش مصنوعی: دل حساس نمیتواند در برابر قدرت عشق تحمل کند، مانند اینکه برای مقابله با می قوی، باید شیشهای را مراقبت کرد.
در چنین عهدی که از روشندلان آثار نیست
در بغل آیینه را مستور باید داشتن
هوش مصنوعی: در این زمانه که نشانهای از افراد روشنفکر و آگاه وجود ندارد، باید سعی کنیم که حقیقت و واقعیت را پنهان نگهداریم.
از فروغ هر شراری سوختن دون همتی است
شرمی از روی چراغ طور باید داشتن
هوش مصنوعی: سوختن از نور هر آتش، نشانی از کمهمتی است و آدمی باید از دیدن نور الهی شرم کند.
چشم او در روزگار خط قیامت می کند
در بهاران مست را معذور باید داشتن
هوش مصنوعی: چشم او در روز قیامت، در بهار مستی، باید کسی را که مست است، مورد عذر و بخشش قرار دهد.
گر بود روی زمین در حلقه فرمان تو
چون سلیمان دست پیش مور باید داشتن
هوش مصنوعی: اگر روی زمین تحت فرمان تو باشد مانند سلیمان، باید همچون او دست دراز کنم و به مور کمک کنم.
شمع اگر صائب صلای گرد سرگشتن دهد
خاطر پروانه را منظور باید داشتن
هوش مصنوعی: اگر شمع به پروانه بگوید که دور او بچرخد، پروانه باید بداند که هدف از این دعوت چیست و باید مقصود را درک کند.