گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹۶

اگر به بندگی ارشاد می کنیم ترا
اشاره ای است که آزاد می کنیم ترا
تو با شکستگی پا قدم به راه گذار
که ما به جاذبه امداد می کنیم ترا
به دامنی که درین راه بر کمر بندی
غنی ز راحله و زاد می کنیم ترا
بشو به خون ز دل اندیشه رهایی را
که گر عدم شوی، ایجاد می کنیم ترا
درین محیط، چو قصر حباب اگر صد بار
خراب می شوی، آباد می کنیم ترا
به تیغ غمزه دلت را کنیم اگر صد چاک
به زلف، شانه شمشاد می کنیم ترا
ترا به جنت دربسته می شویم دلیل
اگر به خامشی ارشاد می کنیم ترا
ز شکر و شکوه مزن دم تو چون تنک ظرفان
اگر غمین و اگر شاد می کنیم ترا
ز مرگ تلخ به ما بدگمان مشو زنهار
که از طلسم غم آزاد می کنیم ترا
فرامشی ز فراموشی تو می خیزد
اگر تو یاد کنی، یاد می کنیم ترا
اگر تو چشم بپوشی ز شاهدان مجاز
غنی ز حسن خداداد می کنیم ترا
اگر ز کوه غم ما گران نسازی روی
ز خرمی فرح آباد می کنیم ترا
چو ماهیان مشو از یاد کرد ما غافل
وگرنه روزی صیاد می کنیم ترا
اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی
بهار عالم ایجاد می کنیم ترا
نوازشی است زبان را، نه از فراموشی است
اگر گهی به زبان یاد می کنیم ترا
ندیده ایم به این لطف آدمی، چه عجب
اگر غلط به پریزاد می کنیم ترا
مساز رو ترش از گوشمال ما صائب
که ما به تربیت استاد می کنیم ترا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر به بندگی ارشاد می کنیم ترا
اشاره ای است که آزاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر ما تو را به بندگی راهنمایی می‌کنیم، نشانه‌ای از طرف تو وجود دارد که نشان می‌دهد ما تو را به آزادی می‌رسانیم.
تو با شکستگی پا قدم به راه گذار
که ما به جاذبه امداد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: با وجود مشکلات و سختی‌ها، قدمت را به جلو بردار، چون ما در این مسیر به تو کمک خواهیم کرد.
به دامنی که درین راه بر کمر بندی
غنی ز راحله و زاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: در راهی که در پیش داریم، به فرزندی که از دامن این سرزمین برمی‌خیزد، برکتی نیکو و ثروت می‌آوریم.
بشو به خون ز دل اندیشه رهایی را
که گر عدم شوی، ایجاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: به دل خود دقت کن و از افکار و اندیشه‌های منفی رها شو، زیرا اگر از بین بروی، ما دوباره تو را به وجود خواهیم آورد.
درین محیط، چو قصر حباب اگر صد بار
خراب می شوی، آباد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: در این دنیا، مانند قصر حبابی هستی؛ حتی اگر صدبار ویران شوی، ما تو را دوباره آباد خواهیم کرد.
به تیغ غمزه دلت را کنیم اگر صد چاک
به زلف، شانه شمشاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر با نگاه خود دل تو را هزار بار مجروح کنیم، حتی اگر موهایت صد بار چاک بخورد، ما با دقت و زیبایی تراشیدن همانند شانه شمشاد، تو را مرتب و زیبا می‌سازیم.
ترا به جنت دربسته می شویم دلیل
اگر به خامشی ارشاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: ما تو را به بهشتی که درهایش بسته است می‌کشیم، اگر دلیلش این باشد که با سکوتت ما را هدایت می‌کنی.
ز شکر و شکوه مزن دم تو چون تنک ظرفان
اگر غمین و اگر شاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: از شیرینی و زیبایی حرف نزن، زیرا مانند ظرف‌های کوچک نمی‌توانی همه چیز را در خود جا دهی؛ چه غمگین باشی و چه شاد، ما تو را در قلب خود نگه می‌داریم.
ز مرگ تلخ به ما بدگمان مشو زنهار
که از طلسم غم آزاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: نسبت به مرگ ناامید نباش، زیرا ما تو را از تاثیرات ناامیدکننده رهایی می‌بخشیم.
فرامشی ز فراموشی تو می خیزد
اگر تو یاد کنی، یاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر تو ما را فراموش نکرده و به یاد بیاوری، ما هم از یاد تو غافل نخواهیم شد.
اگر تو چشم بپوشی ز شاهدان مجاز
غنی ز حسن خداداد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر تو از تماشای زیبایی‌های ظاهری بگذری، ما به خاطر زیبایی‌های آفرینش خدا به تو توجه و عشق خواهیم ورزید.
اگر ز کوه غم ما گران نسازی روی
ز خرمی فرح آباد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر بار غم و اندوه ما را از دوش خود برنداری، ما در میان شادی و خوشی، از تو روی برمی‌گردانیم.
چو ماهیان مشو از یاد کرد ما غافل
وگرنه روزی صیاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر از یاد ما غافل شوی، مثل ماهیان در دریا، روزی تو را صید خواهیم کرد.
اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی
بهار عالم ایجاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: اگر تو به خواسته‌ها و علایق خود پشت پا بزنی، ما جهانی جدید و پر از زیبایی برای تو می‌سازیم.
نوازشی است زبان را، نه از فراموشی است
اگر گهی به زبان یاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: گاهی که نام تو را بر زبان می‌آوریم، این به خاطر فراموشی نیست، بلکه نشانه‌ای از محبت و نوازش زبان است.
ندیده ایم به این لطف آدمی، چه عجب
اگر غلط به پریزاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: ما تا به حال چنین لطفی از انسان ندیده‌ایم، چه شگفتی اگر در برابر زیبایی دختران پری مانند، دچار اشتباه شویم.
مساز رو ترش از گوشمال ما صائب
که ما به تربیت استاد می کنیم ترا
هوش مصنوعی: نگران نباش از تندی ما، چرا که ما تو را با آموزش و پرورش خوب تربیت می‌کنیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۹۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/02/08 06:05
امین کیخا

اصطلاح حباب برای هستی و انسان و دریا برای حقیقت عالم که پروردگار است در اثار دانایان باورمند به وحدت و جود و نیز انانکه به زن /بودیسم باور دارند روایی داشته است ، مراجعه شود به کتاب پروفسور ایزوتسو و جناب مهدی سر رشته داری به نام هستی زمان و افرینش

1402/01/29 00:03
احمدکریمی

که از طلسم غم آزاد می کنیم ترا

 

 اشعار صائب همیشه به قشر خاصی تعلق ویژه دارد. همین قشر هست که میتواند سالها با این اشعار زندگی کند‌. چون سرگذشت آنهاست