گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹۳

چنین که عقل کشیده است زیر بند ترا
عجب که عشق رهاند ازین کمند ترا
مباش بی دل نالان که آتشین رویان
ز دست هم بربایند چون سپند ترا
عنان به دست فرومایگان مده زنهار
که در مصالح خود خرج می کنند ترا
جز این که طعمه شهباز شد دلت چون کبک
چه گل شکفت ازین خنده بلند ترا؟
مخور فریب شکرخند صبح چون طفلان
که چرخ زهر دهد در لباس قند ترا
ز اهل درد ترا عقل چون کند صائب؟
نکرد تربیت عشق دردمند ترا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین که عقل کشیده است زیر بند ترا
عجب که عشق رهاند ازین کمند ترا
هوش مصنوعی: عجب است که عشق تو را از چنگال عقل نجات می‌دهد، در حالی که عقل به سادگی تو را به زنجیر کشیده است.
مباش بی دل نالان که آتشین رویان
ز دست هم بربایند چون سپند ترا
هوش مصنوعی: با دل شاد زندگی کن و به فکر دیگران باش، چرا که افرادی با زیبایی آتشین ممکن است بر اثر بی‌توجهی تو آسیب ببینند و از تو دور شوند.
عنان به دست فرومایگان مده زنهار
که در مصالح خود خرج می کنند ترا
هوش مصنوعی: هرگز اختیار و کنترل خود را به دست افراد بی‌فکر و غیرمعتبر نسپار، زیرا آنها از کارهایی که انجام می‌دهند، تنها به نفع خودشان استفاده می‌کنند و به منافع تو اهمیت نخواهند داد.
جز این که طعمه شهباز شد دلت چون کبک
چه گل شکفت ازین خنده بلند ترا؟
هوش مصنوعی: تنها به این فکر کن که دل تو همچون یک کبک به دام شهباز افتاده است؛ با این وجود، از این خنده بلند چه گل‌های زیبایی شکفته است!
مخور فریب شکرخند صبح چون طفلان
که چرخ زهر دهد در لباس قند ترا
هوش مصنوعی: فریب لبخند شیرین صبح را نخور، مانند کودکان که در لباس قند، تلخی چرخ زندگی را می‌چشند.
ز اهل درد ترا عقل چون کند صائب؟
نکرد تربیت عشق دردمند ترا
هوش مصنوعی: عشق و درد درونی را نمی‌توان با عقل و منطق درک کرد، و اگر کسی در دنیای عشق و احساس غوطه‌ور باشد، آموزش و تربیت عقلانی او در اداره کردن این احساسات نخواهد توانست کمکی بکند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۹۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/11/17 09:02
محمدرضا ملکشاه

که در لباس قند زهر دهد ترا
اگه این مصرع اینشکلی میشد بهتر نبود البته من ذره ای نیستم . پیشنهاد بود