گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹۲

مده به چشم و دل خویش راه، غفلت را
به خلوت لحدانداز خواب راحت را
نگاه دار به دست دعای مظلومان
عنان توسن چابک خرام دولت را
چو طوق فاخته جویای سرو قدی باش
به هر شکار میفکن کمند وحدت را
کمند وحشی رم کرده، بستن چشم است
تغافل است علاج آن رمیده الفت را
به گنج های گهر سرفرو نمی آرد
کی که یافت سر رشته قناعت را
جنون کامل ما از بهار مستغنی است
چه حاجت است نمک، شورش قیامت را؟
ز دست بسته گره وا نمی شود صائب
مکن دراز به هر سفله، دست حاجت را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مده به چشم و دل خویش راه، غفلت را
به خلوت لحدانداز خواب راحت را
هوش مصنوعی: به چشمان و دل خود اجازه نده که به غفلت بیفتند و در تنهایی قبر، خواب راحت را به دست نیاورند.
نگاه دار به دست دعای مظلومان
عنان توسن چابک خرام دولت را
هوش مصنوعی: به دعا و درخواست‌های کسانی که مظلوم هستند توجه کن، تا بتوانی کنترل و هدایت خوب و سریع زندگی‌ات را به دست بگیری.
چو طوق فاخته جویای سرو قدی باش
به هر شکار میفکن کمند وحدت را
هوش مصنوعی: مانند طوقی که به دنبال سرو قامت زیبایی است، تو هم در هر جستجو و تلاش خود، به دنبال وحدت و یکپارچگی باش و آن را در دام نیانداز.
کمند وحشی رم کرده، بستن چشم است
تغافل است علاج آن رمیده الفت را
هوش مصنوعی: گرفتن کمند وحشی که از دست می‌رود، به مانند بستن چشمان است. نادیده گرفتن این وضعیت راه چاره‌ای برای مواجهه با آن رابطه فراری است.
به گنج های گهر سرفرو نمی آرد
کی که یافت سر رشته قناعت را
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت قناعت و اندازه‌گیری نیازهایش دست یافته باشد، هرگز به دنبال ثروت‌های مادی نخواهد رفت.
جنون کامل ما از بهار مستغنی است
چه حاجت است نمک، شورش قیامت را؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به احساسات و شور و شوقی اشاره می‌کند که در وجودش وجود دارد و می‌گوید که این احساسات به اندازه کافی قوی و عمیق هستند که نیاز به تأثیرات خارجی مانند بهار یا تغییرات طبیعی ندارند. به عبارتی دیگر، او به شدت پرشور و پر از احساسات است و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند این شور و حال را بیشتر کند.
ز دست بسته گره وا نمی شود صائب
مکن دراز به هر سفله، دست حاجت را
هوش مصنوعی: هرگز نگران نباش که از تلاش و امیدواریت نتیجه بگیری. به بی‌مقدار و حقیران نیاز نداشته باش و دست درخواست خود را به سوی آن‌ها دراز نکن، زیرا از آن‌ها فایده‌ای نخواهی برد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۹۲ به خوانش عندلیب