گنجور

غزل شمارهٔ ۵۸۹

مبین ز موج تهیدست خوار دریا را
که روی کار بود پشت کار دریا را
شکسته تا نشوی چون حباب هیهات است
که همچو موج کشی در کنار دریا را
ز کوه صبر فزون گشت بی قراری دل
کف سبک نکند بردبار دریا را
به عجز حمل مکن کز بزرگواریهاست
که هر سفینه کشد زیر بار دریا را
نکرد تلخی غم را علاج، باده لعل
نساخت آب گهر خوشگوار دریا را
غرض رساندن فیض است، ورنه در ایجاد
حباب و موج نیاید به کار دریا را
نمی شود نفس پاک گوهران باطل
بخار می شود ابر بهار دریا را
گران رکابی کشتی نمی تواند کرد
علاج رعشه بی اختیار دریا را
ز بی قراری عاشق خبر دهد صائب
به سر زدن کف بی اختیار دریا را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مبین ز موج تهیدست خوار دریا را
که روی کار بود پشت کار دریا را
هوش مصنوعی: به دریای بی‌مقدار و فقیر توجه نکن، زیرا آنچه از نظرها پنهان است، قدرت و عظمت واقعی دریاست.
شکسته تا نشوی چون حباب هیهات است
که همچو موج کشی در کنار دریا را
هوش مصنوعی: برای اینکه به اوج شخصیت و درک عمیق‌تری از خود برسیم، باید تجربه‌های سخت و چالش‌هایی را پشت سر بگذاریم. بدون این سختی‌ها، شبیه جویباری خواهیم بود که فقط بر سطح آب حرکت می‌کند و هرگز به عمق دریا نمی‌رسد.
ز کوه صبر فزون گشت بی قراری دل
کف سبک نکند بردبار دریا را
هوش مصنوعی: از کوه صبر و تحمل، بی‌قراری دل بیشتر شد و دل آرامی ندارد؛ زیرا دریا نیز از صبر و بردباریش دست برنمی‌دارد.
به عجز حمل مکن کز بزرگواریهاست
که هر سفینه کشد زیر بار دریا را
هوش مصنوعی: به کم‌طاقتی و ناتوانی خود مقدار نده، زیرا این ناشی از بزرگی و عظمت است که هر کشتی می‌تواند بار سنگین دریایی را حمل کند.
نکرد تلخی غم را علاج، باده لعل
نساخت آب گهر خوشگوار دریا را
هوش مصنوعی: غم و غصه را نمی‌توان با نوشیدن شراب شیرین کرد، همان‌طور که آب خوشگوار دریا را نمی‌شود با باده‌های خوش‌رنگ عوض کرد.
غرض رساندن فیض است، ورنه در ایجاد
حباب و موج نیاید به کار دریا را
هوش مصنوعی: هدف از ایجاد فیض و نعمت است، وگرنه در ساختن حباب و موج به کار دریا نمی‌آید.
نمی شود نفس پاک گوهران باطل
بخار می شود ابر بهار دریا را
هوش مصنوعی: نمی‌توان به راحتی ارزش‌های واقعی و خالص را نادیده گرفت؛ در نهایت، چیزهای بی‌ارزش از بین می‌روند و زیبایی و عمق واقعی همچنان پایدار می‌ماند.
گران رکابی کشتی نمی تواند کرد
علاج رعشه بی اختیار دریا را
هوش مصنوعی: کشتی که در آب سنگینی می‌کند، نمی‌تواند به‌دلیل ارتعاشات ناخواسته دریا را آرام کرده و اصلاح کند.
ز بی قراری عاشق خبر دهد صائب
به سر زدن کف بی اختیار دریا را
هوش مصنوعی: عاشق از دلهره و بی‌تابی خود خبر می‌دهد و به نوعی بی‌اختیاری خود را با توجه به طغیان دریا توصیف می‌کند. این نشان‌دهنده شدت احساسات و قدرت عشق است که او را به شدت تحت تاثیر قرار داده و مانند دریا طغیان می‌کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۸۹ به خوانش عندلیب