گنجور

غزل شمارهٔ ۵۷۸۲

سر بر فلک ز همت والا کشیده ام
تسبیح را ز دست ثریا کشیده ام
هرگز نشد که بر سر حرف آورم ترا
من کز دهان غنچه سخن وا کشیده ام
گرکوه بیستون طرف بحث من شده است
در خاک و خون به موی مدارا کشیده ام
نیسان چرا گهر نکند قطره مرا؟
کم محنتی ز تلخی دریا کشیده ام؟
از پا کشند بی ادبان خار را و من
از خار راه او ز ادب پا کشیده ام
از خاکمال حادثه ایمن نبوده ام
چون سایه رخت خویش به هر جا کشیده ام
بارست بر تجرد من تهمت لباس
داغم که پا به دامن صحرا کشیده ام!
صائب دچار نشتر الماس گشته است
بیش از گلیم خویش اگر پا کشیده ام

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر بر فلک ز همت والا کشیده ام
تسبیح را ز دست ثریا کشیده ام
هوش مصنوعی: من با تلاش و اراده‌ای بلند، سر بر آسمان بلند کرده‌ام و مانند تسبیح، زندگی‌ام را از آستانه‌ی ستاره‌ها مدیریت کرده‌ام.
هرگز نشد که بر سر حرف آورم ترا
من کز دهان غنچه سخن وا کشیده ام
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستم حرفی را که می‌خواستم بزنم، زیرا سخن من مانند غنچه‌ای است که تازه شکفته شده و نمی‌تواند به راحتی باز شود.
گرکوه بیستون طرف بحث من شده است
در خاک و خون به موی مدارا کشیده ام
هوش مصنوعی: جایی که کوه بیستون به موضوع مورد بحث من تبدیل شده است، در میان مشکلات و سختی‌ها با صبر و آرامش مقابله کرده‌ام.
نیسان چرا گهر نکند قطره مرا؟
کم محنتی ز تلخی دریا کشیده ام؟
هوش مصنوعی: نیسان، چرا باران نمی‌افتد و من را سیراب نمی‌کند؟ من از تلخی‌های زندگی دریاچه‌ها، خیلی رنج کشیده‌ام.
از پا کشند بی ادبان خار را و من
از خار راه او ز ادب پا کشیده ام
هوش مصنوعی: بی‌ادبان خار را از پا کنار می‌زنند، اما من به خاطر ادب، از خارهای مسیر او، پا کشیده‌ام.
از خاکمال حادثه ایمن نبوده ام
چون سایه رخت خویش به هر جا کشیده ام
هوش مصنوعی: من هرگز از پیشامدهای ناگوار در امان نبوده‌ام، چرا که مانند سایه‌ای که لباس خود را به هر سمتی می‌کشد، به هر جا که رفته‌ام، حوادث نیز دنبالم بوده‌اند.
بارست بر تجرد من تهمت لباس
داغم که پا به دامن صحرا کشیده ام!
هوش مصنوعی: بر من اتهام زده‌اند که در لباسی داغ و پرحرارت به سر می‌برم، در حالی که من تنها به دوری از دنیا و پرستش طبیعت پرداخته‌ام!
صائب دچار نشتر الماس گشته است
بیش از گلیم خویش اگر پا کشیده ام
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به این موضوع اشاره می‌کند که به دلیل مشکلات و چالش‌هایی که در زندگی‌اش با آن‌ها مواجه شده، خود را در شرایطی سخت و دشوار یافته است. او احساس می‌کند که به اندازه توانایی‌هایش از مشکلات فراتر رفته و در حقیقت بار سنگینی را بر دوش می‌کشد که فراتر از آن چیزی است که باید ببرَد. در واقع، او به نوعی به نقطه‌ای رسیده که نمی‌تواند به راحتی از آن عبور کند و این موضوع او را دچار درد و رنج کرده است.