غزل شمارهٔ ۵۷۲۷
به لب نمی رسد از ضعف آه شبگیرم
ز بار دل چو کمان، خانه می کند تیرم
ز بس گداختگی در نظر نمی آیم
مگر به موی میان کرده اند تصویرم
چه بوریا همه تن استخوان نما شده ام
هما ز سایه خود می کشد به زنجیرم
گذشته است به تعمیر دل مدار مرا
نمی شود نکند روزگار تعمیرم
ز نقشهای مخالف همین خبر دارم
که همچو موم گرفتار دست تقدیرم
چنین که سرکشی از شست من برون جسته است
به حیرتم که چسان گرد می کند تیرم
نظر ز دیدن من همچو دود می پوشند
مس سیاه دلان را اگر چه اکسیرم
خدنگ ناله من بی کمان سبکسرست
نمی پرد به پر و بال دیگران تیرم
جواب آن غزل است این که میرشوقی گفت
چو شیر از دو طرف می کشند زنجیرم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به لب نمی رسد از ضعف آه شبگیرم
ز بار دل چو کمان، خانه می کند تیرم
هوش مصنوعی: از شدت ضیق و ضعف، نمیتوانم آهی بکشم و این دل سنگین به مانند کمانی، تیرهایم را به سوی خانه میفرستد.
ز بس گداختگی در نظر نمی آیم
مگر به موی میان کرده اند تصویرم
هوش مصنوعی: به خاطر شدت احساسات و دلتنگیهایی که دارم، به سختی خودم را نشان میدهم و تنها زمانی که موهایم را به وسط تقسیم کردهام، تصویرم نمایان میشود.
چه بوریا همه تن استخوان نما شده ام
هما ز سایه خود می کشد به زنجیرم
هوش مصنوعی: من به قدری ضعیف و ناتوان شدهام که دیگر حتی استخوانهایم هم مشخص است. سایهام مانند زنجیری مرا به زمین کشیده و بسته است.
گذشته است به تعمیر دل مدار مرا
نمی شود نکند روزگار تعمیرم
هوش مصنوعی: زمانی گذشته که به ترمیم دل من نپرداختهاند و به نظر نمیرسد در این دوران نیز تغییر و بهبودی در حال من حاصل شود.
ز نقشهای مخالف همین خبر دارم
که همچو موم گرفتار دست تقدیرم
هوش مصنوعی: از نشانههای مخالف در زندگیام آگاه هستم که همچون موم، به آسانی در چنگال سرنوشت قرار گرفتهام.
چنین که سرکشی از شست من برون جسته است
به حیرتم که چسان گرد می کند تیرم
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به طور شگفتآوری تیر من از دست من خارج شده و حالا نمیدانم چگونه به هدف میرسد. این احساس شگفتی و تعجب نشاندهنده عدم کنترل من بر وضعیت است.
نظر ز دیدن من همچو دود می پوشند
مس سیاه دلان را اگر چه اکسیرم
هوش مصنوعی: نگاه کردن به من برای دلهای تیرهدل مثل دود است که آنها را میپوشاند، هرچند من خودم مثل اکسیر ارزشمند هستم.
خدنگ ناله من بی کمان سبکسرست
نمی پرد به پر و بال دیگران تیرم
هوش مصنوعی: صدا و ناله من مانند تیر بدون کمان است که هوس پرواز به سر دیگران ندارد و نمیتواند به آنها برسد.
جواب آن غزل است این که میرشوقی گفت
چو شیر از دو طرف می کشند زنجیرم
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر وضعیتی است که فرد احساس میکند در دو طرف تحت فشار و محدودیت قرار دارد. مانند اینکه که شیر را از دو طرف با زنجیر میکشند و او بین این دو نیرو گرفتار شده است. این حس از دست دادن آزادی و قدرت خود را به تصویر میکشد.