غزل شمارهٔ ۵۶۹۹
برون نیامده از برگ بی ثمر شده ام
خبر نیافته از خویش بیخبر شده ام
مرا ز سنگ ملامت چو نیست آزادی
ازین چه سود که چون سرو بی ثمر شده ام
به گرد کعبه مقصود اگر نگردیدم
به این خوشم که درین راه پی سپر شده ام
اگر رسد به سرم بی خبر چه خواهم شد
که از رسیدن پیغام بیخبر شده ام
قناعت از گل این باغ کرده ام به گلاب
ز آفتاب تسلی به چشم تر شده ام
ز نارسایی پرواز گشته ام طاوس
زبس فریفته نقش بال و پر شده ام
چو قطره گرچه فتادم ز چشم ابر بهار
سرم به ابر رسیده است تا گهر شده ام
بود ز آهوی رم کرده نافه ای بسیار
ز چشم شوخ تو قانع به یک نظر شده ام
نبود ناله من بی اثر چنین صائب
ز هرزه نالی بسیار، بی اثر شده ام
غزل شمارهٔ ۵۶۹۸: سبک به چشم تو از شیوه وفا شدهامغزل شمارهٔ ۵۷۰۰: چو بید اگر چه درین باغ بی بر آمده ام
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برون نیامده از برگ بی ثمر شده ام
خبر نیافته از خویش بیخبر شده ام
هوش مصنوعی: من مانند درختی میشوم که هنوز میوهای نداشتهام و از وضعیت خود بیخبر و غافل ماندهام.
مرا ز سنگ ملامت چو نیست آزادی
ازین چه سود که چون سرو بی ثمر شده ام
هوش مصنوعی: من که به خاطر ملامت و انتقاد نمیتوانم از خودم دفاع کنم، چه فایدهای دارد که مثل سروی بی بار و ثمر، بدون ارزش و سودمند شدم؟
به گرد کعبه مقصود اگر نگردیدم
به این خوشم که درین راه پی سپر شده ام
هوش مصنوعی: اگر به دور کعبه که هدف اصلی است نمیچرخم، اما خوشحالم که در این مسیر قدم گذاشتهام و برای آن آمادهام.
اگر رسد به سرم بی خبر چه خواهم شد
که از رسیدن پیغام بیخبر شده ام
هوش مصنوعی: اگر خبری به من برسد، نمیدانم چه خواهدم شد چون خودم از رسیدن آن خبر بیخبرم.
قناعت از گل این باغ کرده ام به گلاب
ز آفتاب تسلی به چشم تر شده ام
هوش مصنوعی: من از گل این باغ، رضایت و قناعت را به دست آوردهام و از آفتاب، تسلی و آرامش را به چشمانم که دیگر گریهدار شدهاند، هدیه گرفتهام.
ز نارسایی پرواز گشته ام طاوس
زبس فریفته نقش بال و پر شده ام
هوش مصنوعی: به خاطر ناتوانی در پرواز، مانند طاووس خود را فریب دادهام و به زیباییهای بال و پر مشغول شدهام.
چو قطره گرچه فتادم ز چشم ابر بهار
سرم به ابر رسیده است تا گهر شده ام
هوش مصنوعی: اگرچه من همچون قطرهای از چشم ابر بهار به زمین افتادهام، اما سرانجام به آسمان رسیدهام و به جواهری تبدیل شدهام.
بود ز آهوی رم کرده نافه ای بسیار
ز چشم شوخ تو قانع به یک نظر شده ام
هوش مصنوعی: از چشمهای بازی تو که مانند آهوی وحشی است، به یک نگاه راضی شدهام و دیگر بیشتر از آن نمیخواهم.
نبود ناله من بی اثر چنین صائب
ز هرزه نالی بسیار، بی اثر شده ام
هوش مصنوعی: نالههای من بیفایده است و تأثیری ندارد. ای صائب، به اندازه کافی از چیزهای بیهوده نالیدهام و حالا خودم هم دیگر تأثیری ندارم.