غزل شمارهٔ ۵۶۸۷
نوبهارست بیا روی به میخانه کنیم
مغز را از می گلرنگ پریخانه کنیم
بوسه را گرد لب جام به دور اندازیم
جگر سوخته خال لب پیمانه کنیم
شیوه خانه بدوشی به سبو بگذاریم
پای محکم چو خم باده به میخانه کنیم
قصر گردون پی آسایش ما ساخته اند
چند در زیر زمین مور صفت خانه کنیم
خانه پست نفس را به گلو می شکند
به چه دل زیر فلک نعره مستانه کنیم
ادب شمع به بال و پر ما مقراض است
ما نه آنیم که اندیشه ز پروانه کنیم
بحر ته جرعه بر خاک ره افشانده ماست
ما به این ظرف چه با شیشه و پیمانه کنیم
تاک در معذرت مستی ما می گرید
چه ضرورست که ما گریه مستانه کنیم
صائب آن دست که پیمانه گران بود بر او
ما چسان مزرعه سبحه صد دانه کنیم
غزل شمارهٔ ۵۶۸۶: عشق کو تا (به) نم اشک نظر تازه کنیمغزل شمارهٔ ۵۶۸۸: روزگاری است ز دل نقش خودی میشویم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نوبهارست بیا روی به میخانه کنیم
مغز را از می گلرنگ پریخانه کنیم
هوش مصنوعی: بهار فرارسیده است، بیایید به میخانه برویم و ذهنمان را با نوشیدنی رنگین و دلپذیر پر کنیم.
بوسه را گرد لب جام به دور اندازیم
جگر سوخته خال لب پیمانه کنیم
هوش مصنوعی: بوسه را دور لب جام بگذاریم و به جای آن که جگر سوختهمان را در دل داشته باشیم، خال لب پیمانه را به یاد بسپاریم.
شیوه خانه بدوشی به سبو بگذاریم
پای محکم چو خم باده به میخانه کنیم
هوش مصنوعی: زندگی را با سادگی و بیغمی بگذرانیم، با استواری، مانند آنکه خم شراب در میخانه قرار دارد.
قصر گردون پی آسایش ما ساخته اند
چند در زیر زمین مور صفت خانه کنیم
هوش مصنوعی: آسمان برای آرامش ما به وجود آمده است، ولی ما در زیر زمین مانند مورچگان زندگی میکنیم.
خانه پست نفس را به گلو می شکند
به چه دل زیر فلک نعره مستانه کنیم
هوش مصنوعی: نفس ضعیف و پایین ما را به زحمت میاندازد. حالا چرا باید زیر آسمان با صدای بلند شادی و شادمانی کنیم؟
ادب شمع به بال و پر ما مقراض است
ما نه آنیم که اندیشه ز پروانه کنیم
هوش مصنوعی: آداب و احترام مانند شمعی هستند که به ما نور میدهند و ما را راهنمایی میکنند. ما افرادی نیستیم که فقط به فکر چرخهای و ماندن در دنیای بیفایدۀ پروانهها باشیم.
بحر ته جرعه بر خاک ره افشانده ماست
ما به این ظرف چه با شیشه و پیمانه کنیم
هوش مصنوعی: در دل این دریا، ما قدری اندک از خود بر زمین ریختهایم. پس به این ظرف و با شیشه و پیمانه چه کار کنیم؟
تاک در معذرت مستی ما می گرید
چه ضرورست که ما گریه مستانه کنیم
هوش مصنوعی: در حالتی که ما در مستیامان غرق هستیم، او به خاطر ما عذرخواهی میکند. بنابراین، چرا باید ما به صورت مستانه گریه کنیم؟
صائب آن دست که پیمانه گران بود بر او
ما چسان مزرعه سبحه صد دانه کنیم
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که اگر دستی که با آن باده مینوشیم سنگین باشد، چگونه میتوانیم بیوقفه دانههای تسبیح را در مزرعهای بکاریم؟ این اشعار اشاره به دشواریها و چالشهایی دارد که ممکن است بر سر راه انسان وجود داشته باشد.