غزل شمارهٔ ۵۶۸۳
دل به این عمر سبکسیر چرا شاد کنیم
برسر ریگ روان خانه چه بنیاد کنیم
مهره گل پی بازیچه اطفال خوش است
دل به بازیچه تعمیر چرا شاد کنیم
دشمن خانگی آدم خاکی است زمین
خانه دشمن خود را ز چه آباد کنیم
نظر تربیت از عشق حقیقی داریم
خوبی ساخته را حسن خداداد کنیم
دل سخت تو و امید ترحم، هیهات
طمع مرغ چه از بیضه فولاد کنیم
صید ما را نبود دغدغه آزادی
خواب در کنج قفس روی به صیاد کنیم
از ادب نیست به گرد سر زلفش گشتن
جان فدا در قدم شانه شمشاد کنیم
ای خوش آن روز که از شهر صفاهان صائب
دست توفیق به کف، روی به بغداد کنیم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل به این عمر سبکسیر چرا شاد کنیم
برسر ریگ روان خانه چه بنیاد کنیم
هوش مصنوعی: چرا دل را در این زندگی گذرا شاد کنیم؟ بر روی شنهای روان، خانهای برای خود بسازیم؟
مهره گل پی بازیچه اطفال خوش است
دل به بازیچه تعمیر چرا شاد کنیم
هوش مصنوعی: مهرههای گل مثل بازیچههای بچهها شاد و خوشایند هستند، اما چرا دل خود را به این بازیچهها مشغول کنیم و شاد کنیم؟
دشمن خانگی آدم خاکی است زمین
خانه دشمن خود را ز چه آباد کنیم
هوش مصنوعی: دشمن واقعی انسان، خود اوست و باید مراقب باشد که بخواهد خانه دشمنش را آباد کند. بهتر است به مشکلات خود بپردازد و نگذارد که دشمنی در درونش شکل بگیرد.
نظر تربیت از عشق حقیقی داریم
خوبی ساخته را حسن خداداد کنیم
هوش مصنوعی: ما از عشق حقیقی به تربیت نگاه میکنیم و میخواهیم با خوبیهای درون را شکل دهیم و زیباییهای الهی را به نمایش بگذاریم.
دل سخت تو و امید ترحم، هیهات
طمع مرغ چه از بیضه فولاد کنیم
هوش مصنوعی: دل تو سرد و سخت است و نیک میدانی که امید به ترحم از جانب تو بیفایده است؛ مانند این است که بخواهیم از پرندهای که در این قفس به دنیا آمده، انتظار داشته باشیم که از تخم فولاد هم جوجه درآورد.
صید ما را نبود دغدغه آزادی
خواب در کنج قفس روی به صیاد کنیم
هوش مصنوعی: ما هیچ نگرانی از آزادی خود نداریم و در گوشه قفس آرام گرفتهایم؛ فقط به سوی صیاد مینگریم.
از ادب نیست به گرد سر زلفش گشتن
جان فدا در قدم شانه شمشاد کنیم
هوش مصنوعی: به خاطر آداب و رفتار، نمیتوان به دور زلف او چرخید، بهتر است جان خود را فدای قدمهایش کنیم و بگذاریم که با شانهاش مانند شمشاد، او را زیبایی ببخشیم.
ای خوش آن روز که از شهر صفاهان صائب
دست توفیق به کف، روی به بغداد کنیم
هوش مصنوعی: روز خوشی خواهیم داشت وقتی که از شهر اصفهان، برکت و موفقیت را در دست گرفته و به سوی بغداد رهسپار شویم.