گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶۷۲

خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
هر دم از ماتم برگی نتوان آه کشید
چار تکبیر بر این نخل خزان دیده زدیم
حاصل ما ز عزیزان سفر کرده خویش
مشت آبی است که بر آینه دیده زدیم
هدف ناوک دلدوز مکافات شدیم
بر سر خاری اگر پای نفهمیده زدیم
قدم از چشم نمودند سبک رفتاران
ما درین بادیه تن چون ره خوابیده زدیم
خار سیلاب پریشان نظری خواهد شد
بخیه ای کز مژه بر دیده نادیده زدیم
برشکست خزف اکنون دل ما می لرزد
گرچه بر سنگ دوصد گوهر سنجیده زدیم
شد گرانخواب تر از کوشش ما صائب بخت
لگدی چند بر این سبزه خوابیده زدیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خط به اوراق جهان، دیده و نادیده زدیم
پشت دستی به گل چیده و ناچیده زدیم
هوش مصنوعی: ما با قلم خود بر ورق‌های دنیا، چه آنچه دیده‌ هستیم و چه نادیده، نوشتیم. همچنین با دستی که هم گل انتخاب شده را لمس کردیم و هم گل‌های بی‌استفاده را در کنار هم قرار دادیم.
هر دم از ماتم برگی نتوان آه کشید
چار تکبیر بر این نخل خزان دیده زدیم
هوش مصنوعی: هیچ‌گاه نمی‌توان از اندوه برگی، به‌درستی آه کشید؛ زیرا ما چهار بار برای این درخت خزان، دعا کرده‌ایم.
حاصل ما ز عزیزان سفر کرده خویش
مشت آبی است که بر آینه دیده زدیم
هوش مصنوعی: نتیجه ما از عزیزانی که سفر کرده‌اند، تنها یک دست آب است که بر آینه چشم ما خورد.
هدف ناوک دلدوز مکافات شدیم
بر سر خاری اگر پای نفهمیده زدیم
هوش مصنوعی: ما در مسیر عشق دچار مشکلات و سختی‌ها شدیم، مانند این که اگر پای خود را به خار بی‌احتیاطی زدم، پیامد آن برای ما گوارا نخواهد بود.
قدم از چشم نمودند سبک رفتاران
ما درین بادیه تن چون ره خوابیده زدیم
هوش مصنوعی: آنها با نگاهی به ما نشان دادند که چقدر راحت و سبک­بال هستیم؛ در این بیابان، به‌سان کسی که خوابیده است، قدم برمی‌داریم.
خار سیلاب پریشان نظری خواهد شد
بخیه ای کز مژه بر دیده نادیده زدیم
هوش مصنوعی: خود را در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی قوی و مقاوم نگه داشتن بهتر از آن است که در رویای ناشناخته‌ها غرق شویم. وقتی تضادها و چالش‌ها به وجود می‌آیند، باید اجازه ندهیم که احساسات ما مختل شود، بلکه باید با توانمندی و صبر با آن‌ها مواجه شویم.
برشکست خزف اکنون دل ما می لرزد
گرچه بر سنگ دوصد گوهر سنجیده زدیم
هوش مصنوعی: اکنون دل ما به خاطر شکست سفالین می‌لرزد، هرچند که با سنگ بر روی دوصد گوهر ارزشمند ضربه زده‌ایم.
شد گرانخواب تر از کوشش ما صائب بخت
لگدی چند بر این سبزه خوابیده زدیم
هوش مصنوعی: تلاش‌های ما نتوانسته است تأثیر زیادی بر روی بخت‌مان بگذارد و به نظر می‌رسد که هرچه بیشتر تلاش می‌کنیم، وضعیت دشوارتر می‌شود. انگار که بخت ما ضربه‌ای به تلاش‌هایمان می‌زند و ما با نارضایتی به سراغ آن می‌رویم.