گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶۷۰

صفحه دل، سیه از مشق تمنا کردیم
کعبه را بتکده زین خط چلیپا کردیم
از سیه کاری انفاس، دل روشن را
آخرالامر سیه خانه سودا کردیم
رشته، گوهر سنجیده، عبرتها بود
نگهی چند که ما صرف تماشا کردیم
نفسی چند که در غم گذاردن ستم است
همچو گل صرف شکر خنده بیجا کردیم
به زر قلب ز کف دامن یوسف دادیم
دل ما خوش که درین قافله سودا کردیم
عمر در بیهده گردی گذراندیم چو موج
از گهر صلح به خار و خس دریا کردیم
سیلی مرگی به عقبی نکند ما را روی
این چنین کز ته دل روی به دنیا کردیم
چه خیال است توانیم کمر بستن باز
ما که در رهگذر سیل کمر وا کردیم
هیچ زنگار به آیینه روشن نکند
آنچه ما با دل و با دیده بینا کردیم
نظری را که گشاد دو جهان بود ازو
شانه زلف گرهگیر تماشا کردیم
گرچه ز افسرده دلانیم به ظاهر صائب
عالمی را به دم گرم خود احیا کردیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صفحه دل، سیه از مشق تمنا کردیم
کعبه را بتکده زین خط چلیپا کردیم
هوش مصنوعی: دل ما غرق خواسته‌ها و آرزوهاست، به‌طوری که وقتی به معبد مذهبی نگاه می‌کنیم، آن را به جاگاه بت‌ها تبدیل کرده‌ایم.
از سیه کاری انفاس، دل روشن را
آخرالامر سیه خانه سودا کردیم
هوش مصنوعی: به خاطر کارهای ناپسند و بدی که انجام دادیم، در نهایت دل روشن و پاک خود را به تنگنا و تاریکی سوق دادیم.
رشته، گوهر سنجیده، عبرتها بود
نگهی چند که ما صرف تماشا کردیم
هوش مصنوعی: رشته‌ای از تجربیات و آموزه‌ها وجود دارد که به ما درس‌های مهمی می‌دهد. ما تنها به تماشای این درس‌ها پرداخته‌ایم و از آن‌ها بهره‌ای واقعی نبرده‌ایم.
نفسی چند که در غم گذاردن ستم است
همچو گل صرف شکر خنده بیجا کردیم
هوش مصنوعی: چندین بار نفس خود را در معرض غم قرار داده‌ایم، مانند گلی که بی‌دلی فقط برای شکرگزاری لبخند می‌زند.
به زر قلب ز کف دامن یوسف دادیم
دل ما خوش که درین قافله سودا کردیم
هوش مصنوعی: ما به یوسف، که象و هم نماد زیبایی و ثروت است، قلب خود را به قیمت زیادی دادیم و دل‌مان شاد است که در این سفر پر از عشق و سودا، شریک شدیم.
عمر در بیهده گردی گذراندیم چو موج
از گهر صلح به خار و خس دریا کردیم
هوش مصنوعی: زندگی‌مان را در بی‌فایده‌گی سپری کردیم، مانند موجی که از دل دریا به خار و خس می‌زند.
سیلی مرگی به عقبی نکند ما را روی
این چنین کز ته دل روی به دنیا کردیم
هوش مصنوعی: مرگ ما را تحت تأثیر قرار نخواهد داد، زیرا با همه وجود به دنیای مادی پرداخته‌ایم.
چه خیال است توانیم کمر بستن باز
ما که در رهگذر سیل کمر وا کردیم
هوش مصنوعی: چه تصوری است که ما بتوانیم دوباره عزم خود را جزم کنیم، در حالی که در میان طوفان و مشکلات، قبلاً برای ادامه مسیر از هم پا شده‌ایم.
هیچ زنگار به آیینه روشن نکند
آنچه ما با دل و با دیده بینا کردیم
هوش مصنوعی: هیچ چیزی نمی‌تواند حقیقتی را که با دل و چشم روشن و آگاه دیده‌ایم، تحت تأثیر قرار دهد یا محو کند.
نظری را که گشاد دو جهان بود ازو
شانه زلف گرهگیر تماشا کردیم
هوش مصنوعی: نگاهی که باز کرد دو جهان را بر ما، از آن نظر به شانه‌ی زلفی که گره‌گیر است، نگاه کردیم.
گرچه ز افسرده دلانیم به ظاهر صائب
عالمی را به دم گرم خود احیا کردیم
هوش مصنوعی: هرچند که ما به نظر از دل‌های غمگین و افسرده‌ای برخورداریم، اما توانسته‌ایم جهانی را با نفس گرم خود زندگی جدیدی ببخشیم.

حاشیه ها

1393/10/28 21:12
بِنسینا persia۱۵۰۰@yahoo.com

مصرع اول بیت سوم نیازی به این کاماها ندارد.
مصرع اول بیت چارم " غم گذراندن"