غزل شمارهٔ ۵۶۴۷
من نه آنم که چو گلچین در گلزار زنم
دست در دامن معشوق خس و خار زنم
مدت آمدن و رفتن ایام بهار
آنقدر نیست که گل بر سر دستار زنم
من که آزار به ارباب هوس نپسندم
گل چرا بر قفس مرغ گرفتار زنم؟
هدف چشم بد و نیک شدن دشوارست
به از آن نیست که آیینه به زنگار زنم
دل تسبیح ز بی قیدی من سوراخ است
دست چون در کمر رشته زنار زنم؟
بی توقف به ته خاک رود چون قارون
من به این درد اگر تکیه به کهسار زنم
به خموشی بگذارید دل زار مرا
خون علم گردد اگر زخمه برا ین تار زنم
می روم صائب ازین عالم افسرده برون
نان خود چند چو خورشید به دیوار زنم؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من نه آنم که چو گلچین در گلزار زنم
دست در دامن معشوق خس و خار زنم
هوش مصنوعی: من آنچنان نیستم که در باغ گلها دستم را به دامن معشوق بزنم و با زشتیها و دشواریها مواجه شوم.
مدت آمدن و رفتن ایام بهار
آنقدر نیست که گل بر سر دستار زنم
هوش مصنوعی: مدت زمانی که بهار میگذرد، آنقدر طولانی نیست که بخواهم گلی را روی عمامهام بگذارم.
من که آزار به ارباب هوس نپسندم
گل چرا بر قفس مرغ گرفتار زنم؟
هوش مصنوعی: من هیچگاه آزار دادن ارباب هوس را نمیپسندم، پس چرا گل را در قفس پرندهای که گرفتار است بگذارم؟
هدف چشم بد و نیک شدن دشوارست
به از آن نیست که آیینه به زنگار زنم
هوش مصنوعی: دستیابی به هدف، چه خوب و چه بد، کار دشواری است و بهتر از این نیست که فقط بخواهم آینه را تمیز کنم و از زنگار آن بکاهم.
دل تسبیح ز بی قیدی من سوراخ است
دست چون در کمر رشته زنار زنم؟
هوش مصنوعی: دل من به دلیل بیقیدی و آزادگیام، مانند تسبیحی است که دانههایش جدا شدهاند. آیا دستم را به دور کمر کسی میپیچم که آن رشته را به هم وصل کند؟
بی توقف به ته خاک رود چون قارون
من به این درد اگر تکیه به کهسار زنم
هوش مصنوعی: بدون توقف به عمق زمین میروم، مانند قارون. اگر بخواهم به این درد تکیه کنم، به کوهها پناه میآورم.
به خموشی بگذارید دل زار مرا
خون علم گردد اگر زخمه برا ین تار زنم
هوش مصنوعی: دل غمگین و ساکت من را رها کنید، زیرا اگر بر این تار بزنم، احساسم مانند یک علم و آگاهی عمیق و دردناک خواهد شد.
می روم صائب ازین عالم افسرده برون
نان خود چند چو خورشید به دیوار زنم؟
هوش مصنوعی: من از این دنیای دلزده میروم. آیا چند نانی که برای زندگیام نیاز دارم، کافی است اگر مانند خورشید بر دیوار بتابم؟