گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶۰۴

تا ز بی حاصلی خویش خبر یافته ام
از خزف گوهر و از بید ثمر یافته ام
برو ای کعبه رو از دامن دست بدار
که من از رخنه دل راه دگر یافته ام
آب گشته است درین باغ دلم چون شبنم
تا ز خورشید جهانتاب نظر یافته ام
پینه بسته است زخم چون صدف از سیلی موج
تا درین قلزم خونخوار گهر یافته ام
برسانید به من قافله کنعان را
که از آن یوسف گم گشته خبر یافته ام
چتر گل باد به مرغان چمن ارزانی
کآنچه من می طلبم در ته پر یافته ام
مشکلی نیست که همت نکند آسانش
بارها در دل شب فیض سحر یافته ام
به که در جستن تنگ شکر صرف کنم
پر و بالی که از آن تنگ شکر یافته ام
چون کشم پای به دامان اقامت صائب؟
من که سود دو جهان را ز سفر یافته ام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا ز بی حاصلی خویش خبر یافته ام
از خزف گوهر و از بید ثمر یافته ام
هوش مصنوعی: تا زمانی که از بی‌فایده بودن خودم آگاه شدم، متوجه شدم که گاهی از چیزهای بی‌ارزش هم می‌توان چیزهای گرانبها و مفیدی به دست آورد.
برو ای کعبه رو از دامن دست بدار
که من از رخنه دل راه دگر یافته ام
هوش مصنوعی: برو ای کعبه، دیگر به دامن تو نیازی ندارم. من از احساسات درونم راهی تازه پیدا کرده‌ام.
آب گشته است درین باغ دلم چون شبنم
تا ز خورشید جهانتاب نظر یافته ام
هوش مصنوعی: در این باغ دل من، آب مانند شبنم شده است، زیرا از نور خورشید، روشنی و گرما را احساس کرده‌ام.
پینه بسته است زخم چون صدف از سیلی موج
تا درین قلزم خونخوار گهر یافته ام
هوش مصنوعی: زخم من مانند صدفی پینه بسته، از ضربات موج در این دریاخالی و خطرناک، جواهراتی به دست آورده‌ام.
برسانید به من قافله کنعان را
که از آن یوسف گم گشته خبر یافته ام
هوش مصنوعی: لطفاً خبر قافله‌ای که به کنعان می‌رود را به من برسانید، زیرا اطلاعاتی در مورد یوسف گمشده به دست آورده‌ام.
چتر گل باد به مرغان چمن ارزانی
کآنچه من می طلبم در ته پر یافته ام
هوش مصنوعی: گل‌های باد چتری را به پرندگان چمن هدیه می‌دهند، زیرا من آن چیزی را که به دنبالش بودم، در ته پر از آن یافته‌ام.
مشکلی نیست که همت نکند آسانش
بارها در دل شب فیض سحر یافته ام
هوش مصنوعی: هیچ دشواری وجود ندارد که با تلاش و اراده نتوان آن را آسان نکرد. بارها در قلب شب، از نعمت‌های سحر بهره‌مند شده‌ام.
به که در جستن تنگ شکر صرف کنم
پر و بالی که از آن تنگ شکر یافته ام
هوش مصنوعی: به جای اینکه به دنبال چیزهای کم و محدود بگردم، بهتر است انرژی و امکاناتی که از آن محیط محدود به دست آورده‌ام را صرف کنم.
چون کشم پای به دامان اقامت صائب؟
من که سود دو جهان را ز سفر یافته ام
هوش مصنوعی: چرا باید در مکانی ماندگار شوم؟ من که از سفر کردن به گنجینه‌های دنیا دست یافته‌ام.