غزل شمارهٔ ۵۵۸۴
گر آن خورشید رو را همسفر خویشتن بینم
ز زلف شام غربت چهره صبح وطن بینم
ز بس چین جبین باغبان ترسانده چشمم را
نمی خواهم که از چاک قفس سوی چمن بینم
دلم از خار خار رشک، خار پیرهن گردد
ترا با برگ گل گر در ته یک پیرهن بینم
زهر یک قطره اشکم که دارد تکیه بر مژگان
زپا افتاده گلگونی به دوش کوهکن بینم
ز رنگ حرف، بوی غنچه راز نهان یابم
پریشان خاطری را از سر زلف سخن بینم
ز غیرت بندبندم همچو برگ بید می لرزد
نسیمی چون غبارآلود در صحن چمن بینم
خوش آن روزی که صائب از نهالش کام برگیرم
ترنج نیک بختی در کف از سیب ذقن بینم
غزل شمارهٔ ۵۵۸۳: قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینمغزل شمارهٔ ۵۵۸۵: فروغ مهر در پیشانی دیوار میبینم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر آن خورشید رو را همسفر خویشتن بینم
ز زلف شام غربت چهره صبح وطن بینم
هوش مصنوعی: اگر آن خورشید زیبا را در سفر خود ببینم، از تاریکی زلفهای شب غربت چهره روشنی صبح وطن را مشاهده میکنم.
ز بس چین جبین باغبان ترسانده چشمم را
نمی خواهم که از چاک قفس سوی چمن بینم
هوش مصنوعی: به خاطر چین و چروک پیشانی باغبان، چشمانم ترسانده شده و نمیخواهم به سمت چمن از شکاف قفس نگاه کنم.
دلم از خار خار رشک، خار پیرهن گردد
ترا با برگ گل گر در ته یک پیرهن بینم
هوش مصنوعی: دل من از حسادت مثل خاری میشود، اگر تو را با گلبرگها در زیر یک لباس ببینم.
زهر یک قطره اشکم که دارد تکیه بر مژگان
زپا افتاده گلگونی به دوش کوهکن بینم
هوش مصنوعی: هر قطره اشکم، که بر مژگانم نشسته، مانند گلی است که به خاطر سنگینیاش بر دوش کوهکن، از پا افتاده است.
ز رنگ حرف، بوی غنچه راز نهان یابم
پریشان خاطری را از سر زلف سخن بینم
هوش مصنوعی: از لحن کلمات میتوانم بوی رازهای نهفته را حس کنم و در میان گفتار دلربایی، دلمشغولیهایم را از تارهای موها کمتر کرده ببینم.
ز غیرت بندبندم همچو برگ بید می لرزد
نسیمی چون غبارآلود در صحن چمن بینم
هوش مصنوعی: به خاطر حس حسادت و غیرت، مانند برگ بید که در باد میلرزد، دائم در حال نوسان هستم و در فضایی که پر از گرد و غبار است، زیبایی چمن را مشاهده میکنم.
خوش آن روزی که صائب از نهالش کام برگیرم
ترنج نیک بختی در کف از سیب ذقن بینم
هوش مصنوعی: روز خوبی خواهد بود که من از نهال صائب، میوهای خوشمزه بچینم و در دستانم میوهای زیبا و خوش بختی را ببینم که از سیب برآمده است.