گنجور

غزل شمارهٔ ۵۵۸۳

قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینم
غبارآلود شد آیینه چشم جهانبینم
ز غفلت در بهشت بیخودی بودم، ندانستم
که دارد تلخی تعبیر در پی خواب شیرینم
زمین پست فطرت کیست تا نخجیر من گردد
که گردون سینه کبک است پیش چنگ شاهینم
ز سوز عشق هر مو برتنم شمع می سوزد
نه مجنونم که چشم شیر باشد شمع بالینم
مرا تهدید فردا می دهد واعظ، نمی داند
که من امروز در دوزخ ز چشم عاقبت بینم
نظر واکرده ام در وحشت آباد پریشانی
بنات النعش آید در نظر چون عقد پروینم
به کردار بد و افعال زشت من مبین صائب
همینم بس که از مدحتگران آل یاسینم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینم
غبارآلود شد آیینه چشم جهانبینم
هوش مصنوعی: روزی که سرنوشت من را از چهار عنصر (آب، باد، آتش و خاک) ساخت، بستر زندگی‌ام به گرد و غبار آغشته شد و دیدگانم که راه جهان را می‌نگرند، در هم و غبار آلود شدند.
ز غفلت در بهشت بیخودی بودم، ندانستم
که دارد تلخی تعبیر در پی خواب شیرینم
هوش مصنوعی: در غفلت و بی‌خبری مشغول بهشتی بودم، اما نمی‌دانستم که تلخی واقعی به دنبال خواب شیرینم در حال وقوع است.
زمین پست فطرت کیست تا نخجیر من گردد
که گردون سینه کبک است پیش چنگ شاهینم
هوش مصنوعی: کدام زمین بی‌مایه می‌تواند طعمه‌ی من شود، در حالی که آسمان مانند سینه‌ی کبک در برابر چنگال من است؟
ز سوز عشق هر مو برتنم شمع می سوزد
نه مجنونم که چشم شیر باشد شمع بالینم
هوش مصنوعی: از شدت عشق، هر مویی از بدنم مثل شمع می‌سوزد. من مجنون نیستم که چشمانم شمعی را روشن کند، بلکه شمعی در کنارم وجود دارد.
مرا تهدید فردا می دهد واعظ، نمی داند
که من امروز در دوزخ ز چشم عاقبت بینم
هوش مصنوعی: واعظ به من می‌گوید که از آینده بترس و خود را آماده کن، ولی او نمی‌داند که من همین حالا در عذاب و دردسر هستم و نتیجه کارهای گذشته‌ام را می‌بینم.
نظر واکرده ام در وحشت آباد پریشانی
بنات النعش آید در نظر چون عقد پروینم
هوش مصنوعی: من در دنیای وحشت و ترس غرق شده‌ام و در این حال، منظره‌ی نازک و زیبا مانند ستارگان پروین در ذهنم می‌آید.
به کردار بد و افعال زشت من مبین صائب
همینم بس که از مدحتگران آل یاسینم
هوش مصنوعی: به خاطر بدی‌ها و کارهای زشتم قضاوت نکن؛ کافی است که بگویی من از افرادی هستم که آل یاسین را ستایش می‌کنند.