غزل شمارهٔ ۵۵۸۲
ز پستی بر فلک از پاکی گوهر شود شبنم
ز چشم پاک با خورشید هم بستر شود شبنم
به از همصحبت شایسته اکسیری نمی باشد
ز قرب لاله از یاقوت رنگین تر شود شبنم
به چشم پاک آسان است تسخیر نکورویان
یکی با آفتاب از دیده انور شود شبنم
به عشق پاک کردم صرف عمر خود، ندانستم
که ازتر دامنی با غنچه هم بستر شود شبنم
به روشن طلعتان پیوند اگر معراج می خواهی
که از خورشید روشندل بلند اختر شود شبنم
ز آب چشم من گفتم شود بیدار، ازین غافل
که خواب ناز گل را پرده دیگر شود شبنم
ز چشم پاک عشرتهای رنگین می توان کردن
که گل را تکمه پیراهن احمر شود شبنم
در آتش می گذارد حسن نعل پاک چشمان را
که از خورشید چون سیماب بی لنگر شود شبنم
در آن گلشن که از می چهره را چون گل برافروزی
به روی آتشین لاله خاکستر شود شبنم
به چشم عندلیب از جمله تردامنان باشد
اگر در پاک چشمی قطره کوثر شود شبنم
مدار ای پاک گوهر دست سعی از دامن پاکان
که از آمیزش گلها پری پیکر شود شبنم
ندارد آبرو گل پیش رخسار عرقناکش
اگر از شوخ چشمی مهر آن محضر شود شبنم
نباشد راه در گلزار او هر شوخ چشمی را
مگر با دیده تر حلقه آن در شود شبنم
تن آسانی دل بیدار را غافل نمی سازد
کجا در خواب ناز از نرمی بستر شود شبنم
ز خورشید قیامت آب در چشمش نمی گردد
اگر آیینه دار آن رخ انور شود شبنم
مده از دست صائب دامن مژگان خونین را
که در گلزارها محرم ز چشم تر شود شبنم
غزل شمارهٔ ۵۵۸۱: بیا در جلوه ای سرو روان تا جان برافشانمغزل شمارهٔ ۵۵۸۳: قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز پستی بر فلک از پاکی گوهر شود شبنم
ز چشم پاک با خورشید هم بستر شود شبنم
هوش مصنوعی: از جایگاه پایین، به خاطر پاکی جوهر، شبنم به آسمان میرود و از چشمان پاک، با خورشید همنشین میشود.
به از همصحبت شایسته اکسیری نمی باشد
ز قرب لاله از یاقوت رنگین تر شود شبنم
هوش مصنوعی: بهتر از همصحبتی خوب و شایسته، هیچ چیز دیگری ارزشمندتر نیست. نزدیکی گل لاله باعث میشود شبنم هم از یاقوت زیباتر شود.
به چشم پاک آسان است تسخیر نکورویان
یکی با آفتاب از دیده انور شود شبنم
هوش مصنوعی: برای چشمی پاک و پاکیزه، تسخیر و جذب زیباییهای دلانگیز آسان است. مانند اینکه یک قطره شبنم با تابش آفتاب از بین میرود و ناپدید میشود.
به عشق پاک کردم صرف عمر خود، ندانستم
که ازتر دامنی با غنچه هم بستر شود شبنم
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق، تمام عمرم را صرف کردم، اما نمیدانستم که دامنم در شبنم با غنچهای همخواب میشود.
به روشن طلعتان پیوند اگر معراج می خواهی
که از خورشید روشندل بلند اختر شود شبنم
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به اوج و بلندی برسید، باید به زیبایی و نور چهرهات وابسته باشی، چرا که در این حالت همچون خورشید درخشان میشوی و ستارهات بر اثر نور تو در آسمان میدرخشد.
ز آب چشم من گفتم شود بیدار، ازین غافل
که خواب ناز گل را پرده دیگر شود شبنم
هوش مصنوعی: از اشکهای من گفتم که شاید بیداری بیاورد، غافل از اینکه خواب عمیق گل با نغمه صبحگاه و شبنم به شکلی دیگر تجلی میکند.
ز چشم پاک عشرتهای رنگین می توان کردن
که گل را تکمه پیراهن احمر شود شبنم
هوش مصنوعی: با نگاهی معصوم و خالص به زیباییها و لذتهای زندگی، میتوان به گلها طراوت و زیبایی تازهای بخشید، بهطوری که مثل دانههای شبنم بر روی پیراهن قرمزشان بنشیند.
در آتش می گذارد حسن نعل پاک چشمان را
که از خورشید چون سیماب بی لنگر شود شبنم
هوش مصنوعی: حسن با چشمان زیبا و پاکش، نوری به وجود میآورد که همچون شبنمی بر زمین مینشیند و در عین حال، دلها را به آتش عشق میسوزاند. چشمان او مانند نوری درخشان از خورشید هستند که به سادگی میتوانند جانها را به خود جلب کنند.
در آن گلشن که از می چهره را چون گل برافروزی
به روی آتشین لاله خاکستر شود شبنم
هوش مصنوعی: در آن باغی که تو با زیباییات مانند گلی میدرخشی، اشک شبنم بر روی لالههای سرخ مانند خاکستر میماند.
به چشم عندلیب از جمله تردامنان باشد
اگر در پاک چشمی قطره کوثر شود شبنم
هوش مصنوعی: اگر در چشمان یک بلبل، پاکی و صفا وجود داشته باشد، میتوان قطرات کوثر را همچون شبنم در آن مشاهده کرد.
مدار ای پاک گوهر دست سعی از دامن پاکان
که از آمیزش گلها پری پیکر شود شبنم
هوش مصنوعی: ای گوهر پاک، تلاش خود را از دامن افراد پاک بیرون ببر، زیرا از ترکیب گلها، دانهی شبنم به وجود میآید.
ندارد آبرو گل پیش رخسار عرقناکش
اگر از شوخ چشمی مهر آن محضر شود شبنم
هوش مصنوعی: اگر گل با ظاهر زیبا و عرقی که از زیباییاش میچکد، در برابر چشمان شوخ و با طروات محبوبش قرار گیرد، دیگر نیازی به آبرو ندارد. زیبایی و نازکی گل وقتی در کنار آن محبوب قرار میگیرد، به روشنی جلوه میکند.
نباشد راه در گلزار او هر شوخ چشمی را
مگر با دیده تر حلقه آن در شود شبنم
هوش مصنوعی: در گلزار او، هیچ کسی به آنجا راهی ندارد، مگر اینکه با چشمی اشکبار و با احساس عمیق وارد شود و آن حلقه در، به مانند شبنم بر گلها، فقط به دلباختگان و عاشقان اجازه ورود میدهد.
تن آسانی دل بیدار را غافل نمی سازد
کجا در خواب ناز از نرمی بستر شود شبنم
هوش مصنوعی: آرامش و راحتی در خواب، نمیتواند فردی با دل بیدار و هوشیار را فریب دهد، چرا که او در خواب ملایم و نرم، همچون شبنم، از واقعیت غافل نمیشود.
ز خورشید قیامت آب در چشمش نمی گردد
اگر آیینه دار آن رخ انور شود شبنم
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت، آب چشم کسی به خاطر زیبایی دلانگیز یکی از چهرههای نورانی نباشد، به مانند شبنم بر روی آینه نمیافتد.
مده از دست صائب دامن مژگان خونین را
که در گلزارها محرم ز چشم تر شود شبنم
هوش مصنوعی: از چشمان اشکبار خود، دامن مژگانت را دور نگهدار، زیرا در باغها، اشکها میتوانند مثل شبنم در صبح گلابی کنند و راز نگاهت را فاش نمایند.