غزل شمارهٔ ۵۴۷۶
ما پریشان حاصل خود را زمستی می کنیم
خرمن خود پاک ما از باد دستی می کنیم
نیست ممکن خودشکن غالب نگردد برغنیم
در شکست خود به دشمن پیشدستی می کنیم
خضر با عمر ابد پوشیده جولان می کند
ما به این ده روزه عمر اظهار هستی می کنیم
نعل وارون رهنوردان را حصار آهن است
در لباس بت پرستی حق پرستی می کنیم
ما به حرف تلخ از آن لبهای میگون قانعیم
از تنک ظرفی به بوی باده مستی می کنیم
هر که دست رد نهد بر سینه افکار ما
از دعا در کار او تیغ دو دستی می کنیم
می پرستی جز هوا جویی ندارد حاصلی
ما به رغم میکشان ساقی پرستی می کنیم
گرچه می گردد پریشان زلف جمعیت ز باد
خرمن خود حفظ ما از باد دستی می کنیم
صائب از افتادگی خورشید عالمگیر شد
پایه خود را بلند از زیردستی می کنیم
غزل شمارهٔ ۵۴۷۵: ما کجا دست آشنا با مهره گل میکنیمغزل شمارهٔ ۵۴۷۷: دست اگر کوتاه باشد آرزویی می کنیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما پریشان حاصل خود را زمستی می کنیم
خرمن خود پاک ما از باد دستی می کنیم
هوش مصنوعی: ما برای ناامیدی خود در فصل سرد، تلاش میکنیم و به همین دلیل، مشکلات و سختیهای زندگی را از خود دور میسازیم.
نیست ممکن خودشکن غالب نگردد برغنیم
در شکست خود به دشمن پیشدستی می کنیم
هوش مصنوعی: در شرایطی که به نظر میرسد در حال شکست هستیم، به خودمان اجازه نمیدهیم که به دشمن غلبه کنیم. ما پیش از اینکه دشمن پیشقدم شود، تلاش میکنیم تا بر نیروی خود غلبه پیدا کنیم.
خضر با عمر ابد پوشیده جولان می کند
ما به این ده روزه عمر اظهار هستی می کنیم
هوش مصنوعی: خضر در زندگی جاودان خود آزادانه حرکت میکند، اما ما تنها در این مدت کوتاه از زندگیمان به وجود خودمان اشاره میکنیم.
نعل وارون رهنوردان را حصار آهن است
در لباس بت پرستی حق پرستی می کنیم
هوش مصنوعی: لباس بتپرستی به معنای تظاهر به عبادت و احترام به خدایان کاذب است، در حالی که در باطن به دنبال حقیقت و خداپرستی هستیم. نعل وارون به معنای حرکت معکوس و نادرست است؛ در نتیجه، رهنوردان در جاده حق با موانع و مشکلاتی چون حصار آهنی مواجه هستند که میتواند نماد سختیها و چالشهای مسیر حقیقت باشد. این اشاره به تضاد میان ظاهر و باطن در زندگی و جستجوی حقیقت دارد.
ما به حرف تلخ از آن لبهای میگون قانعیم
از تنک ظرفی به بوی باده مستی می کنیم
هوش مصنوعی: ما از حرفهای تلخ و ناامیدکننده که از آن لبهای زیبا به گوش میرسد راضی هستیم، چون بهخاطر ظرف کوچکی که بوی شراب را میدهد، در حال غرق شدن در لذت و مستی هستیم.
هر که دست رد نهد بر سینه افکار ما
از دعا در کار او تیغ دو دستی می کنیم
هوش مصنوعی: هر کسی که به افکار ما بیمحلی کند و بر آنها خرده بگیرد، ما با تمام قدرت و جدیت برای او دعا نمیکنیم و بلکه برعکس، به او نفرت ورزیده و به مبارزه با او برمیخیزیم.
می پرستی جز هوا جویی ندارد حاصلی
ما به رغم میکشان ساقی پرستی می کنیم
هوش مصنوعی: میپرستی که فقط به دنبال هوا و هوس باشد، هیچ نتیجهی خوبی ندارد. اما ما با وجود اینکه میکشان را میپرستیم، به عشق ساقی و شراب، در واقع زندگی معناداری را دنبال میکنیم.
گرچه می گردد پریشان زلف جمعیت ز باد
خرمن خود حفظ ما از باد دستی می کنیم
هوش مصنوعی: اگرچه زلفهای پریشان من به خاطر وزش باد از هم ریخته شده، اما برای حفظ خود و دیگران از طوفان، اقدام میکنم.
صائب از افتادگی خورشید عالمگیر شد
پایه خود را بلند از زیردستی می کنیم
هوش مصنوعی: صائب میگوید که با این که در زندگی ممکن است در موقعیتهای کماهمیتتری قرار بگیریم، اما همچنان میتوانیم به بلندی و ارجمندی برسیم. او به این نکته اشاره دارد که توانایی و قدرت ما به وضعیتهایی که در آنها قرار داریم وابسته نیست.

صائب