غزل شمارهٔ ۵۴۷۵
ما کجا دست آشنا با مهره گل میکنیم
مشورت چون غنچه با سی پاره دل میکنیم
بحر پرشور حوادث در کف ما عاجزست
موج را از لنگر تسلیم ساحل میکنیم
همچو مژگان روز و شب در پیش چشم استاده است
از خیالش خویش را چندان که غافل میکنیم
داغ عشقی را که در صد پرده میباید نهان
لاله دامان دشت و شمع محفل میکنیم
ناخن فولاد دارد منت روشنگران
تیغ جان را روشن از خاکستر دل میکنیم
دولتی کز سایه خیزد تیرگی بار آورد
صفحه بال هما را فرد باطل میکنیم
کی به دست سنبل فردوس دل خواهیم داد
ما که در سودای زلف یار دلدل میکنیم
شبنمیم اما ز بس گرد حوادث خوردهایم
چشمه خورشید عالمتاب را گل میکنیم
فکر ما صائب سحاب نوبهار رحمت است
ما زمین شور را یک لحظه قابل میکنیم
غزل شمارهٔ ۵۴۷۴: عشق کو تا همچو گل با خون خود بازی کنیمغزل شمارهٔ ۵۴۷۶: ما پریشان حاصل خود را زمستی می کنیم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما کجا دست آشنا با مهره گل میکنیم
مشورت چون غنچه با سی پاره دل میکنیم
هوش مصنوعی: ما کجا با محبت و دوستی خود مشورت میکنیم، همانطور که غنچه با شکوفهها و دلهای عاشق صحبت میکنند.
بحر پرشور حوادث در کف ما عاجزست
موج را از لنگر تسلیم ساحل میکنیم
هوش مصنوعی: دریای پرهیاهوی حوادث در دستان ما ناتوان است و ما موجها را به آسانی از لنگر رها میکنیم و به سمت ساحل میآوریم.
همچو مژگان روز و شب در پیش چشم استاده است
از خیالش خویش را چندان که غافل میکنیم
هوش مصنوعی: چشمهایمان به خیالش مشغول است و روز و شب گذشته را مثل مژگان سپری میکنیم، بهحدی که از آن غافل میشویم.
داغ عشقی را که در صد پرده میباید نهان
لاله دامان دشت و شمع محفل میکنیم
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق خود را که باید در میان راز و رمزها پنهان بماند، به مانند لالههای دشت و شمعهای محفل، آشکار میسازیم.
ناخن فولاد دارد منت روشنگران
تیغ جان را روشن از خاکستر دل میکنیم
هوش مصنوعی: ناخن آنقدر محکم و قوی است که مانند فولاد میماند. ما با روشنگری و آگاهی، جان و روحمان را از زیر خاکستر دل آزاد میکنیم و به روشنایی میرسانیم.
دولتی کز سایه خیزد تیرگی بار آورد
صفحه بال هما را فرد باطل میکنیم
هوش مصنوعی: دولتی که در سایهای تشکیل میشود، سرانجام به تاریکی و مسائل بد میانجامد. ما قصد داریم حقیقت را آشکار کنیم و همهی نادرستیها را از بین ببریم.
کی به دست سنبل فردوس دل خواهیم داد
ما که در سودای زلف یار دلدل میکنیم
هوش مصنوعی: ما که دل در آرزوی زلف محبوب خود داریم، هیچگاه به دست گل خوشبوی بهشت نخواهیم داد.
شبنمیم اما ز بس گرد حوادث خوردهایم
چشمه خورشید عالمتاب را گل میکنیم
هوش مصنوعی: ما شبنم هستیم، اما به خاطر همهی اتفاقاتی که تجربه کردهایم، چشمهی پرنور خورشید را هم آلوده میکنیم.
فکر ما صائب سحاب نوبهار رحمت است
ما زمین شور را یک لحظه قابل میکنیم
هوش مصنوعی: اندیشه ما مانند بارش رحمت بهاری است که میتواند زمین خشک و شور را برای یک لحظه هم که شده، قابل و قابل استفاده کند.

صائب