گنجور

غزل شمارهٔ ۵۴۵۸

ما ز روی آتشین او نقاب افکنده‌ایم
بار اول ما بر این آتش کباب افکنده‌ایم
نیست چون شبنم و بال دامن گل خون ما
ما سر خود در کنار آفتاب افکنده‌ایم
خار این صحرا به آب زندگی خود را رساند
ما همان چون موج لنگر در سراب افکنده‌ایم
جلوه در پیراهن دریای وحدت می‌کنیم
پرده از روی نفس تا چون حباب افکنده‌ایم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما ز روی آتشین او نقاب افکنده‌ایم
بار اول ما بر این آتش کباب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر جذابیت و زیبایی‌های داغ او، نقابی بر چهره زده‌ایم و این نخستین باری است که ما بر روی این آتش خود را به کباب می‌زنیم.
نیست چون شبنم و بال دامن گل خون ما
ما سر خود در کنار آفتاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: ما مانند شبنم و گل نیستیم؛ بلکه ما بار گران غم و اندوه را بر دوش خود حمل کرده‌ایم و سر خود را در کنار آفتاب قرار داده‌ایم.
خار این صحرا به آب زندگی خود را رساند
ما همان چون موج لنگر در سراب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: خار این بیابان به آب حیات دست یافته، اما ما همچنان مانند موجی هستیم که در سرابی غوطه‌ور شده‌ایم و در جستجوی حقیقت و زندگی واقعی، اما در واقعیت به آن دسترسی نداریم.
جلوه در پیراهن دریای وحدت می‌کنیم
پرده از روی نفس تا چون حباب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: ما در قالب زیبایی‌های وجود یک‌پارچگی و اتحاد، خود را به نمایش می‌گذاریم و پرده از روی خود برمی‌داریم تا مانند حبابی که روی آب شناور است، نمایان شویم.