گنجور

غزل شمارهٔ ۵۴۵۷

روزگاری در رگ جان پیچ و تاب افکنده‌ایم
تا ز روی شاهد معنی نقاب افکنده‌ایم
هم‌خیالان را به همت دستگیری می‌کنیم
نیست از غفلت اگر خود را به خواب افکنده‌ایم
همره کاهل گرانی می‌برد از پای سعی
سیل را در ره مکرر از شتاب افکنده‌ایم
ما ز روشن گوهری از پله افتادگی
سر چو شبنم در کنار آفتاب افکنده‌ایم
از لب میگون او قانع به می گردیده‌ایم
مهر گل از دوربینی بر گلاب افکنده‌ایم
هیچ کس در خاکساری نیست چون ما خوش‌عنان
چشم پیش پای مردم چون رکاب افکنده‌ایم
بهر دیدارت نظر را شست‌و‌شویی می‌دهیم
بی‌تو گر چشمی به روی آفتاب افکنده‌ایم
عارفان دل ساده می‌سازند از نقش و نگار
ما نظر از دل‌سیاهی بر کتاب افکنده‌ایم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزگاری در رگ جان پیچ و تاب افکنده‌ایم
تا ز روی شاهد معنی نقاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: ما زمانی در زندگی خود با احساسات شدید و هیجان‌انگیز همراه بوده‌ایم، تا جایی که از زیبایی و ظرافت معانی و احساسات عشق خود پرده‌برداری کنیم.
هم‌خیالان را به همت دستگیری می‌کنیم
نیست از غفلت اگر خود را به خواب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: ما به یاری و حمایت یکدیگر خواهیم پرداخت، حتی اگر خودمان در غفلت و خواب به سر ببریم.
همره کاهل گرانی می‌برد از پای سعی
سیل را در ره مکرر از شتاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: در کنار همین تنبلی، بار سنگینی می‌آورد که حالا تلاش و کوشش را از مسیر خود خارج کرده است. ما در این راه، به خاطر مکرر بودن آن، از شتاب و سرعت خود کاسته‌ایم.
ما ز روشن گوهری از پله افتادگی
سر چو شبنم در کنار آفتاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: ما از درخشش گوهری که داریم، به شدت افت کرده‌ایم و مانند شبنمی هستیم که در کنار خورشید قرار گرفته است.
از لب میگون او قانع به می گردیده‌ایم
مهر گل از دوربینی بر گلاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: از لبهای خوش رنگ او به نوشیدن شراب راضی شده‌ایم و عشق گل را مانند نگاهی به دوربین، بر روی گلاب پاشیده‌ایم.
هیچ کس در خاکساری نیست چون ما خوش‌عنان
چشم پیش پای مردم چون رکاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به اندازه‌ی ما در فروتنی و ادب نیست، زیرا ما مانند اسب‌سواری که رکابش را در مقابل مردم گذاشته باشد، به روی خودمان تسلط داریم و در برابر دیگران humild هستیم.
بهر دیدارت نظر را شست‌و‌شویی می‌دهیم
بی‌تو گر چشمی به روی آفتاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: برای دیدن تو، چشمان‌مان را خوب می‌شوییم، حتی اگر بدون تو چشمی به سمت آفتاب دوخته باشیم.
عارفان دل ساده می‌سازند از نقش و نگار
ما نظر از دل‌سیاهی بر کتاب افکنده‌ایم
هوش مصنوعی: عارفان با دل‌های پاک و خالص خود، به زیبایی‌ها و معانی هر چیز می‌نگرند و توجهی به ظواهر دنیوی ندارند. ما نیز از دل‌های تیره و غمگین، به کتاب زندگی‌مان نظر افکنده‌ایم.