گنجور

غزل شمارهٔ ۵۴۵۱

ما که سطر کهکشان از لوح گردون خوانده ایم
در خط دیوانی زنجیر، عاجز مانده ایم
در سر بازار محشر دست ما خواهد گرفت
در مصاف آرزو دستی که بر دل مانده ایم
رنجش بیجا گل خودروی باغ دوستی است
ورنه ما کی دشمن خود را ز خود رنجانده ایم؟
عقده می افتد به کار غنچه گل از نسیم
در گلستانی که ما سر در گریبان مانده ایم
چشم کوته بین تمنای قیامت می کند
ما ز پشت این نامه را نوعی که باید خوانده ایم
این زمان در ضبط اشک خویش صائب عاجزیم
ما که از دریا عنان سیل را پیچانده ایم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما که سطر کهکشان از لوح گردون خوانده ایم
در خط دیوانی زنجیر، عاجز مانده ایم
هوش مصنوعی: ما که به عظمت و زیبایی کهکشان پی برده‌ایم و از آن آگاه شده‌ایم، در برابر مشکلات و سختی‌های زندگی کم آورده‌ایم و ناتوانیم.
در سر بازار محشر دست ما خواهد گرفت
در مصاف آرزو دستی که بر دل مانده ایم
هوش مصنوعی: در روز موعود، در میان شلوغی و هیاهوی بازار، کسی دست ما را خواهد گرفت و در مواجهه با آرزوهایی که در دل داریم، یاری‌مان خواهد کرد.
رنجش بیجا گل خودروی باغ دوستی است
ورنه ما کی دشمن خود را ز خود رنجانده ایم؟
هوش مصنوعی: رنجش‌های بی‌مورد در دوستی به مانند گل‌های خودرویی در باغ دوستی هستند؛ زیرا ما هرگز عمداً دوست خود را آزار نمی‌دهیم.
عقده می افتد به کار غنچه گل از نسیم
در گلستانی که ما سر در گریبان مانده ایم
هوش مصنوعی: در باغی که ما در آن غمگین و در خود فرورفته‌ایم، غنچه گل تحت تأثیر نسیم به فعالیت و رشد می‌پردازد.
چشم کوته بین تمنای قیامت می کند
ما ز پشت این نامه را نوعی که باید خوانده ایم
هوش مصنوعی: چشم‌های محدود ما تنها آرزوی روز قیامت را دارند. ما از آنچه در پشت این نامه نوشته شده، نوعی را که باید بخوانیم، مطالعه کرده‌ایم.
این زمان در ضبط اشک خویش صائب عاجزیم
ما که از دریا عنان سیل را پیچانده ایم
هوش مصنوعی: در حال حاضر، ما در کنترل و مهار اشک‌های خود ناتوان هستیم، در حالی که توانسته‌ایم سیلاب‌های بزرگ و خروشان دریا را کنار بزنیم.