گنجور

غزل شمارهٔ ۵۴۲۴

پرده شرم حجاب امروز یک سو می کنم
با نقاب بی مروت کاریکرو می کنم
پیش گام همت من آب باریکی است بحر
کی چو سرو استادگی در هر لب جو می کنم
بوی پیراهن ز شوق من گریبان چاک ومن
غنچه تصویر را از سادگی بو می کنم
سنگ و آهن را به همت می توانم بال داد
صید اگر خواهم به شاهین ترازو می کنم
از نگاه گرم دارم برق را در پیچ وتاب
گربه خاکستر ببینم آتشین رومی کنم
گرچو مجنون پیش من یک روز زانو ته کند
چشم بازیگوش آهو را سخنگو می کنم
چون به مهر و مه بسنجم حسن او در خیال
از ترنج غبغب یوسف ترازو می کنم
اختیار باغ اگر صائب بود در دست من
خرده گل را سپند آن گل رو می کنم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پرده شرم حجاب امروز یک سو می کنم
با نقاب بی مروت کاریکرو می کنم
هوش مصنوعی: امروز می‌خواهم حجاب شرم را کنار بزنم و با بی‌مهری به کارهای بی‌رحمانه بپردازم.
پیش گام همت من آب باریکی است بحر
کی چو سرو استادگی در هر لب جو می کنم
هوش مصنوعی: همت و تلاش من همچون جوی باریکی است که در برابر دریای عظیم، با هر قطره آبی که می‌ریزد، می‌خواهم با ثبات و استقامت مانند سروی به ایستادگی ادامه دهم.
بوی پیراهن ز شوق من گریبان چاک ومن
غنچه تصویر را از سادگی بو می کنم
هوش مصنوعی: من از شوق به تو، پیراهنم را چاک کرده‌ام و در سادگی‌ام، به تصویر تو بویی می‌زنم.
سنگ و آهن را به همت می توانم بال داد
صید اگر خواهم به شاهین ترازو می کنم
هوش مصنوعی: با اراده و تلاش می‌توانم سنگ و آهن را به پرواز درآورم، و اگر بخواهم، می‌توانم صید کنم و آن را با شاهین ترازوی خود اندازه‌گیری کنم.
از نگاه گرم دارم برق را در پیچ وتاب
گربه خاکستر ببینم آتشین رومی کنم
هوش مصنوعی: از نگاه پرحرارت خود، نوری را می‌بینم که در جست‌وجوی پیچ و تاب گربه‌ای از خاکستر در حال درخشش است و من را به حالتی آتشین و شورانگیز می‌کشاند.
گرچو مجنون پیش من یک روز زانو ته کند
چشم بازیگوش آهو را سخنگو می کنم
هوش مصنوعی: اگرچه مجنون روزی پیش من زانو بزند، من چشم‌های بازیگوش آهو را گویا می‌کنم.
چون به مهر و مه بسنجم حسن او در خیال
از ترنج غبغب یوسف ترازو می کنم
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی او را با عشق و نور ماه مقایسه می‌کنم، در ذهنم از زیبایی یوسف، میوهٔ گلابی را به عنوان وزنه‌ای برای سنجش می‌گیرم.
اختیار باغ اگر صائب بود در دست من
خرده گل را سپند آن گل رو می کنم
هوش مصنوعی: اگر من در تصرف باغ باشم، هر گل کوچک را مثل آتشدان برای نمایش زیبایی آن معرفی می‌کنم.