غزل شمارهٔ ۵۰۶
نیست اندیشه ای از زخم زبان سرکش را
خار و خس بستر سنجاب بود آتش را
بهره از عمر بود تیره روانان را بیش
زودتر جذب کند خاک می بی غش را
خوابش از بستر بیگانه پریشان نشود
هر که در زندگی از خاک کند مفرش را
چشم بر شست تو دارند غزالان حرم
خالی از تیر به بازیچه مکن ترکش را
به جز از جاذبه مهر و محبت صائب
کیست از خانه برون آورد آن سرکش را؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیست اندیشه ای از زخم زبان سرکش را
خار و خس بستر سنجاب بود آتش را
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که زخم زبان و کلمات آزاردهنده، به مانند خار و خس در بساط سنجاب، میتوانند آتشین و خطرناک باشند. این نشان میدهد که برخی از سخنان و بیفکریها میتوانند به دردسر و مشکلات بزرگتری منجر شوند.
بهره از عمر بود تیره روانان را بیش
زودتر جذب کند خاک می بی غش را
هوش مصنوعی: افرادی که روحشان تیره و کدر است، زودتر از دیگران به خاک برمیگردند و از عمرشان بهره بیشتری نمیبرند.
خوابش از بستر بیگانه پریشان نشود
هر که در زندگی از خاک کند مفرش را
هوش مصنوعی: هر کس در زندگیاش از اصل و ریشه خود فاصله نگیرد و به آن پایبند باشد، خواب و آرامش او هرگز از دنیای خارج و بیگانگان متزلزل نخواهد شد.
چشم بر شست تو دارند غزالان حرم
خالی از تیر به بازیچه مکن ترکش را
هوش مصنوعی: غزالان حرم به چشمان زیبای تو خیره شدهاند، پس تیر کمانت را بیهدف و برای تفریح به کار نبر.
به جز از جاذبه مهر و محبت صائب
کیست از خانه برون آورد آن سرکش را؟
هوش مصنوعی: به جز از عشق و محبت، چه کسی میتواند این شخص سرکش و به قولی مشکلساز را از خانه خارج کند؟

صائب