غزل شمارهٔ ۵۰۵
ما که در خم ننمودیم فلاطون خود را
صاف سازیم درین صومعه ها چون خود را؟
باده از خم به چهل روز به مینا آید
ما به یک جوش رساندیم به گردون خود را
هیچ بر جای نماند از دل ما چون مرکز
تا فکندیم ازین دایره بیرون خود را
از کشاکش نشود رشته جان فارغبال
تا نپیچیم بر آن قامت موزون خود را
کوه غم در دل سودازده ما صائب
بیش از آن است که سنجیم به مجنون خود را
غزل شمارهٔ ۵۰۴: چشم بگشا، سبک از خواب گران کن خود راغزل شمارهٔ ۵۰۶: نیست اندیشه ای از زخم زبان سرکش را
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما که در خم ننمودیم فلاطون خود را
صاف سازیم درین صومعه ها چون خود را؟
هوش مصنوعی: ما که در زندگی به سختیها و چالشها توجه نکردیم، چگونه میتوانیم خود را در این مکانهای بسته و محدود بهبود ببخشیم؟
باده از خم به چهل روز به مینا آید
ما به یک جوش رساندیم به گردون خود را
هوش مصنوعی: شراب از ظرفی خاص به مدت چهل روز به بطری میرسد، اما ما توانستیم به راحتی و در یک لحظه، خود را به آسمان و سیر و سلوک معنوی برسانیم.
هیچ بر جای نماند از دل ما چون مرکز
تا فکندیم ازین دایره بیرون خود را
هوش مصنوعی: هیچ اثری از دل ما باقی نماند، چون به مرکز خود توجه نکردیم و از این دایره وجود خود خارج شدیم.
از کشاکش نشود رشته جان فارغبال
تا نپیچیم بر آن قامت موزون خود را
هوش مصنوعی: زندگی پر از چالشها و سختیهاست و تا زمانی که در این مسیر هستیم، نمیتوانیم از احساسات و عواطف خود جدا شویم. بنابراین، برای اینکه بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم، باید به وجود خود و زیباییهای آن توجه کنیم.
کوه غم در دل سودازده ما صائب
بیش از آن است که سنجیم به مجنون خود را
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که در دل ما وجود دارد، به حدی زیاد است که نمیتوانیم آن را با جنون و دیوانگیامان بسنجیم.

صائب