غزل شمارهٔ ۵۰۳۹
گوهر فروز دیده بیدار خویش باش
برق فنای خرمن پندار خویش باش
پا از گلیم مرتبه خود مکن دراز
چون نقطه پاشکسته پرگار خویش باش
ارباب کام،تشنه لغزیدن تواند
ای سرو خوش خرام خبردار خویش باش
گلزار حسن شبنم خلق است تازه روی
از حسن خلق، شبنم گلزار خویش باش
درمانده اند خلق به درمان درد خود
رحمی به حال خودکن و غمخوار خویش باش
پیچیده ای به طول امل از سر غرور
در فکر باز کردن زنار خویش باش
یک بوسه نذر صائب بیمار کرده ای
تنگ است وقت،بر سر گفتار خویش باش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گوهر فروز دیده بیدار خویش باش
برق فنای خرمن پندار خویش باش
هوش مصنوعی: چشم بیدار و هوشیار خود را همچون جواهری روشن نگهدار و برای فریبندگی دنیا و فراموشی حقیقت، خودت را گم نکن.
پا از گلیم مرتبه خود مکن دراز
چون نقطه پاشکسته پرگار خویش باش
هوش مصنوعی: در جایگاه و مرتبهات فراتر نرو و خودت را بزرگ نکن؛ مانند نقطهای باش که در دایره وجود خود محدود است و جای خود را میداند.
ارباب کام،تشنه لغزیدن تواند
ای سرو خوش خرام خبردار خویش باش
هوش مصنوعی: ای سرو خوشحرکت، مراقب خودت باش؛ چون ممکن است کسی که به خواستههای خود رسیده، از روی ناآگاهی دچار لغزش شود.
گلزار حسن شبنم خلق است تازه روی
از حسن خلق، شبنم گلزار خویش باش
هوش مصنوعی: در باغ زیبایی، شبنم نماد لطافت و طراوت است. برای این که زیبا و دلنشین باشی، باید بر پایه خوبی و مهربانی با دیگران رفتار کنی، مانند شبنم که به گلها طراوت میبخشد.
درمانده اند خلق به درمان درد خود
رحمی به حال خودکن و غمخوار خویش باش
هوش مصنوعی: بشر ها در رفع دردهایشان ناتوان شدهاند، پس به حال خود رحم کن و برای خودت دلسوزی کن.
پیچیده ای به طول امل از سر غرور
در فکر باز کردن زنار خویش باش
هوش مصنوعی: تو در خودت غرور و آرزوهای بزرگ داری، ولی باید تلاش کنی تا مشکلات و محدودیتهای خودت را حل کنی.
یک بوسه نذر صائب بیمار کرده ای
تنگ است وقت،بر سر گفتار خویش باش
هوش مصنوعی: یک بوسه را به خاطر صائب نذر کردهای. زمان محدود است، پس بر سر حرفهای خود باقی بمان.